چاپ ديجيتال ايران به مسير جهاني قدم خواهد نهاد؟
علي خوشنام
«سمت و سوي پيمايش اين نوع جديد از چاپ که در کشورهاي توسعه يافته مانند کبکي بي توجه به نشانه صياد ميخرامد در ايران زمين، تا آسمان با مسير جهاني اش فرق دارد». اين ترجيعبند سخن بسياري از کارشناسان چاپ ديجيتال است که در رابطه با قياس چاپ ديجيتال ايران و جهان عنوان ميکنند.
با وجود تمام توصيفاتي که از اين چاپ و تفاوت نمونه وطني و جهاني آن مي شود يک مساله بيش از همه اهميت دارد:“ چاپ ديجيتال کشور، هر مسيري که داشته باشد، رشد و نموي بيش از ساير چاپ ها خواهد داشت؛ چرا که از تکنولوژي که ماهيت اصلي اين نوع از چاپ را تشکيل مي دهد، بيشترين بهره را برده است“.
در گزارش پيشرو، ضمن دقت در وضعيت صنعت چاپ ديجيتال کشور، روند جهاني اين نوع از چاپ، و توسعه اي را که به نظر ميرسد با سرعت قابل توجهي در حال رشد است، بررسي ميکنيم.
تحريم : قلب چاپ ديجيتال
چاپ ديجيتال در شاخه هاي مختلف Tonerو Ink Jet و… کماکان در حال گسترش است و اين در حالي است که مدل تکنولوژي اين نوع نوين از چاپ در ايران، منحني سينوسي در پيش گرفته است. به گفته کارشناسان تا پيش از تحريم ها منحني حرکت چاپ ديجيتال صعودي، در زمان تحريم ها نزولي و در نهايت آنچه در زمان پس از تحريم ها تا حدودي شاهد آن و تا اندازه زيادي به آن اميدواريم، سير صعودي اين منحني است. با دقت در اين گزاره ها متوجه حذف ديگر عوامل مهم تاثيرگذار در صنعت و تکنولوژي همچون داشتن و نداشتن يک اقتصاد پويا، بود و نبود امنيت سرمايه گذاري و رغبت سرمايه گذاران و….مي شويم و اينکه هر کدام از اين عوامل در شرايط عادي و عاري از تحريم هم مي توانند از بيشمار عوامل ملموس و پنهان تاثير گرفته و دستخوش تغيير شوند. اين رفتار سينوسي را به گردن تحريم ها گذاشتن شرح ما وقع است يا انداختن توپ به زمين مقابل؟ نه، سخن توپ و زمين به ميان نيست. ضربه تحريم ها به حدي محکم ،چنان کاريست که آن را عامل اصلي نابساماني اين سالهاي صنعت کشور دانستن دور از انصاف نيست. هر چند صحبت ما تحريمها نيست اما سخن راندن از تحريم ها در کنار گونه اي از چاپ که بيش از انواع ديگر زخم خورده تحريمها تا حدودي ضروري به نظر ميرسد. در گزارش پيشرو که به بررسي وضعيت چاپ ديجيتال کشور مي پردازد اين مساله مشخص است. خبرنگار ما در اين گزارش با مهندس محمود پديدار کارشناس چاپ ديجيتال و مدير شرکت پديد پردازش گفتگويي انجام داده است که در خلال اين گزارش از آن بهره مي بريم.
پديدار مي گويد، چاپ ديجيتال در دنيا با سرعت در حال پيشرفت و توسعه است. وي که نقطه عطف اين توسعه را دروپاي ۲۰۱۶ مي داند، با اشاره به بالندگي چاپ ديجيتال و نفوذ تکنولوژي هاي ديجيتالي در صنعت چاپ، تصريح مي کند: «بسياري از اهالي صنعت چاپ کشور از نمايشگاه دروپاي ۲۰۱۶ بازديد کردند. در اين نمايشگاه که نقشه راه ۴ ساله صنعت چاپ دنيا را به ما نشان مي دهد، جايگاه چاپ ديجيتال کاملا مشهود بود. آنجا ديديم که توليدکنندگان ماشين هاي چاپ ديجيتال، در غرفه هاي بسيار بزرگ، با نمايش چشمگيري از تکنولوژي هاي متنوع و ارائه راه حل هاي نوين مسائل مربوط به چاپ ديجيتال حضور داشتند. علاوه بر اين، تمامي شرکت هاي توليد کننده تجهيزات و ماشين آلات افست هم بخش عمده اي از غرفه هاي خود را به چاپ ديجيتال اختصاص داده بودند که اين نشان دهنده رشد و نفوذ چاپ ديجيتال در صنعت چاپ است.
وي با اشاره به رکودي که تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل براي صنعت چاپ به ارمغان آورد عنوان مي کند:« کشور ما در طول ۴ تا ۵ سال به دليل تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل از پيشرفت در زمينه صنعت چاپ ديجيتال محروم بود( چون اين صنعت، کاملا وارداتي است). از اواخر سال ۹۴ که تحريم ها مرتفع و نشانه هاي آن در سال ۹۵ ظاهر شد، راه واردات تکنولوژي چاپ ديجيتال باز و امکان حضور مجدد آخرين دستاوردهاي اين نوع از چاپ در بازار ايران ممکن شد. از اوايل سال گذشته ما شاهد يک تحرک در بازار صنعت چاپ ايران بوديم که صنعت چاپ ديجيتال هم از اين قاعده مستثني نبوده است.
به باور پديدار وضع نامناسب اقتصاد کشور در زمان تحريم ها و تبلور آن در صنعت کشور خصوصاً در صنعت چاپ ديجيتال، تاثيري مستقيم در ظهور چهره اي جديد از بازار و سرمايه گذاري داشته است.طبق اظهارات وي،صنعت چاپ کشور، به سبب ويژگيهايي که دارد، تا حدودي بيش از بسياري ديگر از صنايع، با آثار سوء تحريم ها مواجه بوده که مهمترين اين محروميت ها عدم امکان واردات ماشين آلات چاپ ديجيتال از برندهاي معتبر اروپايي و آسيايي( غير از چين و تا حدودي هند) بوده است. ولي با وجود اين، واردات ماشين آلات چاپ ديجيتال، از لحاظ کمي، در حد و اندازه وسيعي انجام شده و اين نشان از ناايستايي سرمايهگذاري در اين بخش از صنعت چاپ دارد ولو با وجود محدوديت در انتخاب کشور مبدأ. به گزارش خبرنگار «صنعت چاپ» ميانگين واردات سالانه دستگاه ماشين چاپ ديجيتال به کشور در مدت زمان تحريم ها حدود هزار دستگاه بوده که روي آنها عنوان «Made in china» ثبت شده بود. پرسش اين است که اين حجم بالاي سرمايه گذاري را که طبق اطلاعات موجود به حوزه لارج فرمت متعلق است و يک طرف آن کشور چين بوده، مي بايست مشمول سرمايه گذاري کارآمد صنعت چاپ و پويايي آن بدانيم يا حاصل نوعي جبر که شوراي امنيت سازمان ملل غيرمستقيم بر ايران تحميل کرده و لاجرم سرمايه گذاران ايراني را از مسير جاده ابريشم، مستقيما به چين هدايت کرده است؟ پاسخ هر چه باشد دو عنصر مهم در پيش روي ما قرار مي دهد. نخست اجبار، که محصول تحريم ها بود. دوم رونق بازار محصولات چاپي با فرمت عريض مانند بنر و… که طبيعتا تمايل سرمايه گذاران براي سرمايه گذاري در اين حوزه را برانگيخته و مهم تر از همه با توجه به قيمت ارزاني که توليدات چيني دارند گرايش به ماشين چيني را توجيه پذير جلوه داده است… هر کدام از اين دو، تفسيرهاي طولاني خواهد داشت که از حوصله گزارش خارج است. فقط به اين نکته بسنده مي کنيم که افزايش شمار توليدکنندگان ماشين آلات لارج فرمت با کيفيت بالاي امريکايي و به تبع آن افزايش احتمال امکان کشش به سمت بازار امريکايي
( در صورت مهيا بودن کامل شرايط) موجب تعديل در جبري مي شود که به موجب آن طي سالهاي اخير هزاران ماشين ديجيتال لارج فرمت چيني وارد کشور شده است.
گزارش ما حاکي است که درهاي بسته اقتصاد خلأيي چند ساله در صنعت چاپ کشور خاصه در چاپ ديجيتال بوجود آورده است.اگر اينگونه است،”اين خلأ که به نظر مي رسد در بخش هايي غير از چاپ ديجيتال لارج فرمت و ماشين آلات آن بوجود آمده چگونه پُر مي شود؟” در واقع ترتيب و تناسب واردات ماشين آلات ديجيتالِ باکيفيت، خاصه از نوع ورقي با تکنولوژي هاي مدرن تونري، چگونه خواهد بود؟ بعد از به ثمر نشستن کامل محاسن رفع تحريم ها و گردش غلتک تجارت کشور و بروز علائم بازگشتن به روال پيش از تحريم ها، سرمايه گذاران جاي خالي ماشين آلاتي را که به بهانه تحريم ها، امکان ورود به ايران نداشته اند، با ماشين آلات روز پر مي کنند يا اينکه؛ نه، همان ماشين هايي را وارد مي کنند که اکنون بين يک تا سه سال از عمر آنها مي گذرد. به عنوان مثال، مدلي که در سال ۹۳ ساخته شده، ديگر از قلم مي افتد و همه ماشين هاي ساخت ۹۵ و ۹۶ وارد ميکنند يا جا براي آن ماشين ها هم هست؟ چون به هر حال هر تکنولوژي جوابگوي بخشي از نياز بازار است. به نظر مي رسد در چاپ ديجيتال، باتوجه به شتابي که در رشد تکنولوژي مربوط به آن وجود دارد، به ندرت پيش مي آيد که سازندگان يک ماشين، سالها از لحاظ سطح تکنولوژي، در سکون به سر برند و ساخت نمونه اي را مدتي مديد بدون تغيير تکرار کنند. با پذيرش اين اصل، مي توان اينگونه گفت؛: بجز برخي از اين ماشين ها که طي فرايند دگرديسي به شکل نمونه هايي جديدتر و کامل تر وارد بازار شده، بقيه يا توليد مجدد نمي شوند و يا تغييرات قابل توجهي در ساخت آنها بوجود مي آيد. در اين صورت تکليف چيست؟ اگر چه با دقت نمي توان اظهار نظر کرد ولي پاسخ هرچه باشد در پرتو تقاضاي بازار و واکنشي که به نيازهاي متقاضيان داده مي شود قابل بيان است. اما يک نکته را نبايد فراموش کرد و آن اينکه تغييرات بازار در بازه اي پيوسته رخ مي دهد و بر اين اساس مي توان گفت، نياز بازار چاپ ديجيتال ايران،در زمان گسست وارداتي برآمده از تحريم ها ، از راههايي که امکانپذير بوده پاسخ داده شده است. به عبارت ساده تر مي توان گفت بازار کار خود را مي کند و دست روي دست نمي گذارد. در زمان تحريم ها خريد ماشين الات چيني پاسخ قاطعي بود که به نياز بازار کشور داده شد. مهندس پديدار در خصوص چاپ ديجيتال کشور در زمان تحريم ها ضمن تاکيد بر اينکه خلا موجود در چاپ ديجيال فقط به درهاي بسته واردات محصولات اروپايي بر نمي گردد، عنوان ميکند:« اين خلا به پارامترهاي ديگري از جمله رونق و رکود اقتصادي و اوضاع کسب و کار مربوط مي شود. به خدمت گرفتن تکنولوژي روز چاپ ديجيتال نيازمند يک سرمايه گذاري است و اين در حاليست که دستيابي به اين سرمايه گذاري امکانپذير است. اما اينکه يک صاحب کسب و کار تا چه حد سرمايه گذاري مجدد را صلاح بداند به شرايط اقتصادي بازار و جامعه و چگونگي سرمايه گذاري وي بستگي دارد. ما شاهد سرمايه گذاري هاي متعددي در سال گذشته بوديم. اما شايد اگر شرايط اقتصادي بهتر بود تعداد اين سرمايه گذاري ها بيشتر مي بود. در ۴ تا ۵ سالي که درگير تحريم ها بوديم مشکل ما فقط بسته بودن درهاي واردات نبود. مشکلات ديگري هم پيش آمد و آن اينکه دستگاههاي نامرغوب و دست دوم بسياري وارد بازار شد اين مساله متاسفانه تاثير منفي روي مصرف کننده هاي نهايي گذاشته و ذائقه بازار را به شدت تغيير داد و موجب افت سطح کارهاي انجام شده در اين بازار شد. بازار چاپ کشور به شدت قيمت محور شد و ما در اين رابطه مسائلي را در بازار خودمان شاهد هستيم که تقريبا در هيچ کجاي دنيا وجود خارجي ندارد. اين مساله به تنهايي نشان دهنده اين است که جايي از کار ايراد دارد.» وي با بيان اين مطلب به شديد بودن تاثيرات منفي تحريم ها اشاره کرده و با تشبيه تحريم ها به يک بيماري که وارد صنعت چاپ کشور شده ،اضافه مي کند:« وقتي کسي يک بيماري را به مدت ۵ سال با خود همراه داشه باشد قطعا تبعات منفي در پي خواهد داشت. صنعت چاپ ما هم در حال دست و پنجه نرم کردن با تبعات بيماري خود است. مي بينيم بازار از لحاظ کيفي به شدت افت کرده است.
در بخش ديگري از گزارش ، مهندس پديدار از رونق دوباره بازار صنعت چاپ کشور و رقابت هايي که به گفته وي در آينده با حضور شرکت هاي بين المللي پيش خواهد آمد اظهار اميدواري مي کند. وي مي گويد اميد دارد در آينده صنعت چاپ به ويژه در حوزه چاپ ديجيتال منطبق با تکنولوژي روز دنيا به دوران اوج رونق خود برگردد.
از وي مي پرسيم از زماني که لغو تحريم ها به طور رسمي اعلام شد، تا کنون که با شما گفتگو ميکنيم، آيا جايگزيني ماشين آلات با کيفيت با نمونه هاي بي کيفيت چيني صورت گرفته؟ و در صورت انجام اين فرآيند سرعت رخداد آن چگونه بوده است؟ وي ضمن پاسخ مثبت به اين پرسش در رابطه با سرعت انجام اين رويداد و رشد تکنولوژي هاي با کيفيت با اشاره به آهنگ رشد پايين ميگويد:« اين اتفاق زمانبر است. تاثيرات به حدي شديد بوده که رفع آن مدت هاي زيادي طول خواهد کشيد. هر چقدر اقتصاد به سمت رونق و شکوفايي پيش برود، اين معضل هم به تدريج حل مي شود. اگر اقتصاد کلي کشور شکوفا باشد بازار ما از اين حالت رکود و سطح پايين و داشتن ويژگي قيمت محور و ازدياد محصولات و خدمات بي کيفيت، به سمت کيفيت بالا حرکت خواهد کرد. البته قيمت همواره ملاک تصميم گيري خواهد بود اما در آينده کيفيت به همراه قيمت تعيين کننده خواهد بود. نه مثل بازار امروز که در آن کيفيت به دست فراموشي سپرده شده و فقط به قيمت توجه مي شود.
ضرورت ترجيح کيفيت بر کميت
سال پيش حدود ۵۱۸ دستگاه ماشين چاپ ديجيتال از مبادي رسمي وارد کشور شد. همانطور که پيشتر عنوان شد بيش از ۹۰ درصد آن از کشور چين بوده که اغلب فرمت عريض بودند.( براي مطالعه بيشتر به گزارش اصلي شماره ۴۳۰ نشريه صنعت چاپ مراجعه شود.). يک نکته ضروري ديگر در خصوص در اين مطلب و ارتباط آن با برجام وجود دارد. وي در اين باره تصريح مي کند:« عمده دستگاهها در حوزه چاپ ديجيتال فرمت عريض در کشور چين ساخته مي شود. البته ممکن است تعدادي شرکت توليد کننده ماشين آلات چاپ ديجيتال فرمت عريض در اروپايي و کانادايي و امريکايي باشند ولي اغلب شرکتهاي توليدکننده اين ماشين آلات، چيني هستند. همانطور که در گزارش شما آمده است ۹۵ درصد بازار چاپ ديجيتال لارج فرمت کشور، تحت تصرف چين است. در بحث ماشين چاپ ديجيتال ورقي با تکنولوژي تونري مي توان گفت خوشبختانه اين تکنولوژي در چين وجود ندارد. تکنولوژي چاپ ديجيتال تونري متعلق به کشورهايي چون ژاپن، امريکا، کانادا و چند کشور معتبر اروپايي است. تکنولوژي تونري چيني وجود ندارد و چين هنوز نتوانسته وارد اين حوزه از چاپ ديجيتال بشود.». با استناد به اين گفته مهندس پديدار، در توضيح نکته اخير، درخصوص جبري که پيش تر به عنوان يکي از احتمال هاي گرايش ايران به استفاده از ماشين آلات چيني مطرح شد مي توان گفت” ساده انگاري است اگر فکر کنيم در زمان تحريم ها صرف اجبار در پذيرش انحصاري ماشين هاي چيني باعث شده بازار چاپ ديجيتال ايران امروز شاهد تراکم بي سابقه ماشين آلات چاپ ديجيتال لارج فرمت شده است.
در ادامه گزارش به مبحث بدنه ماشين چاپ ديجيتال و اهميتي که استفاده از آن براي بسياري از وارد کنندگان ماشين چاپ کشور وجود دارد مي پردازيم. در دنيا شرکت هاي معتبري هستند که به نام توليد کننده تجهيزات تونري چاپ ديجيتال شناخته مي شوند. در گزارش ماه پيش به موضوع واردات بدنه ماشين چاپ ديجيتال به تفسير و تفصيل پرداخته شد و ضمن ارزيابي مثبت کارشناس ماهنامه از اين رويکردِ اهالي صنعت چاپ، ورود تکنولوژي هاي با کيفيت در آينده پيشبيني شد. در اين گزارش ضمن پرهيز از تکرار بيان، از مهندس پديدار ارزيابي اش را جويا مي شويم. وي ميگويد:« همانطور که در گزارش شما عنوان شده اين بدنه ها متعلق به ماشين هاي لارج فرمت است. تکنولوژي لارج فرمت در مقايسه با تکنولوژي هاي ديگر بسيار ساده است.از يک شاسي و هد و برد تشکيل مي شود. به همين دليل مي توان بدنه و اجزاي داخلي را جداگاه خريداري کرد و سخت افزار ساده آن را در داخل کشور روي شاسي سوار کرد.» وي مي افزايد:«البته اين کار که توسط سرمايه گذاران چاپ ديجيتال انجام مي شود قدم مثبتي است اگر بتونيم آن را در افزايش سطح کيفي بازار به کار ببريم اينکه اقلام متفاوت را وارد و در کشور خودمان مونتاژ کنيم کار مفيد و ارزنده اي انجام داده ايم.
مدير شرکت پديدپردازش خاطر نشان مي کند:«در صنعت چاپ که يک صنعت تخصصي است بازيگران عمده هر شاخه از آن شناخته شده هستند. به طور مثال در بررسي توليدکنندگان ماشين چاپ افست شايد با بيش از ۱۰ نام برخورد نکنيم همچنين وقتي به حوزه چاپ ديجيتال ورقي نگاه کنيم شايد بيشتر از ۱۵ نام را مشاهده نکنيم ولي در حوزه چاپ لارج فرمت تعداد بي شماري توليد کننده وجود دارند که در گستره وسيعي از کيفيت فعاليت مي کنند. بيشتر اين توليدکنندهها چيني هستند.». وي با بيان اين مطلب بر ضرورت توجه به سازندگان ماشين آلات چاپ ديجيتال در هنگام سرمايه گذاري و در نظر گرفتن کميت و کيفيت در توليد تکنولوژي مربوطه تاکيد ميکند.
توپ ديجيتال؛ دروازه افست…؟
گزارش ما حاکي است مطالب بسياري وجود دارد که کارشناسان در خصوص روابط چاپ ديجيتال و افست و تقابل و تعامل اين دو نوع از چاپ عنوان کرده اند.( مقصود از چاپ ديجيتال نوع ورقي آن و در مواردي هم منظور چاپ ديجيتال فلکسو، ديجيتال ليبل و…. است). لذا گفتن اين عبارت که “بررسي چاپ ديجيتال لارج فرمت ارتباط چنداني با مباحث مربوط به چاپ افست ندارد”، چندان بي راه نيست. بسياري از کارشناسان از رقابت تنگاتنگ چاپ افست و ديجيتال مي گويند. در اين بين هستند کساني که پايان عمر افست و متناسب با آن دوران شکوه چاپ ديجيتال را متصور هستند. عده اي نيز با اعتقادي راسخ به يکه تاز بودن چاپ افست، مي گويند “هنوز هم چاپ ديجيتال ياراي مقابله با اين نوع از چاپ را که به گفته ايشان بدنه اصلي صنعت چاپ دنياست، ندارد”. عده اي ديگر اما اهل مسامحه و تساهل هستند و اين علاوه بر تحقيقاتي است که به شکل علمي و گاهي ميداني انجام مي دهند. نظر اين دسته از کارشناسان بر اين است که بين اين دو نوع چاپ نه تقابل و جدايي بلکه تعامل و اشتراک وجود دارد. شايان ذکر است که ديدگاه اخير خط مشي و نقشه راه را براي سيستم هاي هيبريد باز کرده و در نتيجه اين رويکرد، کارخانجات معتبر توليدکننده ماشين آلات افست در اقدامي مبتکرانه اقدام به توليد ماشين آلات ترکيبي متشکل از آجزاي کارآمد هر کدام از اين دو نوع چاپ کردند. معمولا سيستم دليوري و ذخيره چاپ افست به همراه سيستم جوهر افشان نمونه خوبي از يک ماشين ترکيبي افست-ديجيتال است. علاوه بر استقبالي که از اين نوع ماشين آلات شده است از راهي که براي ابداعات پي در پي به روي مخترعان و مهندسان صنعت توليد ماشين الات چاپ گشوده مي شود نمي توان چشم پوشيد. قطارِ به حرکت درآمده در اين راه، که برآمده از اعتقاد مبتني بر ميانه روي در صنعت است، در ايستگاههاي پي در پي ماشين آلات مختلف کارآمدي را تقديم اهالي صنعت چاپ کرده است.
از تمام فوايد ماشين آلات خاص ديجيتال و افست و نمونه هاي ترکيبي بگذريم اهميت اصلي بحث در سرمنشا رقابت اين دو نوع از چاپ خواهد بود که همانا “سعي در افزايش توان پوشش تيراژهاي کمتر براي افست و تيراژهاي بالاتر براي چاپ ديجيتال” است. اين مطلب را با مهندس پديدار در ميان ميگذاريم. وي با اشاره به پيشروي چاپ ديجيتال به سمت صنعتي شدن و بيان اينکه راه حل هاي مرتبط براي توسعه اين چاپ به مرور انطباق بيشتري با صنعت در مقياس کلان خواهد داشت، تصريح مي کند:« هر چه صنعت چاپ به سمت صنعتي شدن پيش رود بر لزوم کاهش هزينه ها افزوده مي شود. پس وقتي دستگاههايي که امروز در چاپ ديجيتال عرضه مي شوند را با ۵ يا ۱۰ سال پيش مقايسه ميکنيم، ميبينيم که هزينه ها حداقل ۳۰ درصد کاهش يافته است. پس اين خود عاملي براي دستيابي به تيراژهاي بالاتر خواهد شد. الان در بازارهاي جهاني تا تيراژ ۵۰۰ ورق براي چاپ ديجيتال توجيه پذير است. در ايران به خاطر رکود حاکم بر بازار صنعت چاپ، چاپخانه هاي افست اجرت خدمات خود را نسبت به گذشته کم کرده و روش هايي براي ارزانتر تمام شدن کارها پيدا کرده اند. به همين دليل از لحاظ قيمتي و تيراژي رقابت همچنان ادامه دارد. در ايران معمولا تا تيراژ ۳۰۰ ورق را با چاپ ديجيتال چاپ مي کنند وتيراژهاي بالاتر را با چاپ افست انجام مي دهند. در ايران بيشتر کارها با چاپ افست صورت مي گيرد.» وي با بيان اين مطلب به تلاش هايي اشاره ميکند که از جانب چاپخانه داران ديجيتال در زمينه پوشش تيراژهاي بالاتر انجام مي شود. به گفته وي اين کار با بهينه کردن سيستم ها و افزايش بهره وري انجام مي شود.
پديدار در ادامه اظهاراتش به وجه ديگر رقابت افست و ديجيتال گريزي مي زند که عبارت از پيشروي طبيعي بازار به سمت تيراژهاي پايينتر است. وي در اين باره مي گويد:« ما مي دانيم که در چاپ کتاب تيراژها به شدت افت کرده اند و ناخودآگاه به سمت چاپ ديجيتال روي آورده اند. بدون اينکه از رقابت اين چاپ ديجيتال افست صحبت کنيم بايد بدانيم تيراژها به خودي خود در حال کم شدن است و اين بازار جديدي براي چاپ ديجيتال فراهم خواهد کرد.»
سرمايه گذاري و ضرورت امنيت
وي با تعبير حالت گذار براي شرايط کنوني صنعت چاپ خاصه در بخش ديجيتال و با اشاره به ورود اين صنعت به مراحل تازه اي از سرمايه گذاري، بازاريابي، توليد و … ، ميگويد:« وقتي صنعت چاپ کشور را حتي با کشورهاي همسايه مقايسه مي کنيم، مي بينيم که ما يک دوره سخت تحريم را پشت سر گذاشته ايم. به خاطر اين دوران تبعات سنگيني را متحمل شده ايم. بازار لطمه زيادي ديده است. اما با تمام اين مسائل اکنون تحريم ها رفع شده و درهاي تجارت کشور باز شده است. در واقع ما ميخواهيم اين دوران گذار را طي کنيم تا به شرايط عادي که در کشورهاي ديگر قرار دارد برسيم. طبيعتا براي عبور از اين شرايط نياز به سرمايه گذاري هاي جديد است. هميشه در بازار کساني هستند که پيشقدم شوند. اين افراد اقدام به سرمايه گذاري مي کنند. اين اتفاق شرايط را براي ديگران تنگ و دشوار مي کند. به اجبار آنها هم براي اينکه در بازار دوام بياورند نياز به سرمايه گذاري پيدا مي کنند.» وي با اعتقاد به اينکه اين روند اجتناب ناپذير است ادامه مي دهد:« دير يا زود، اين سرمايه گذاري ها صورت خواهد گرفت. افرادي که مي خواهند حضورشان در بازار تداوم داشته باشد سرمايه گذاري مي کنند.»
پديدار خاطر نشان مي کند:« الان بارقه اميدي که به واسطه شرايط سياسي و نتيجه انتخابات رياست جمهوري در دل مردم ايجاد شده، نشان دهنده چشم انداز مثبتي است که از آينده اقتصاد وجود دارد. براي عمده دستاندرکاران کسبوکار و صاحبان حِرَف و مشاغل اميد به آينده وجود دارد و همين اميد براي صنعت چاپ و از جمله براي چاپ ديجيتال وجود دارد. و مي افزايد:« خيلي از افرادي که در مورد سرمايه گذاري با آنها صحبت مي کرديم، نتيجه را به آينده بعد از انتخابات موکول مي کردند. الان ديگر به آن چيزي که انتظار داشتند رسيده اند و من مطمئنم که سرمايه گذاراي تداوم پيدا خواهد کرد. چيزي که در اين بين مهم است رشد سرمايه گذاري است که اميدوارم اين رشد قابل توجه و چشمگير باشد.»
اين کارشناس چاپ ديجيتال در ادامه گفتگو با خبرنگار ما راجع به تبادل با بازارهاي جهاني، بايدها و نبايد هاي آن و ضرورت هاي که مي بايست در انجام مبادلات در نظر داشت، هم سخن مي گويد. وي در اين خصوص با اشاره به سرمايه گذاري به عنوان مهمترين اصل تعامل با بازارهاي جهاني، ضمن تاکيد بر ضرورت آن و تاثيري که در رشد تعاملات دارد، تصريح مي کند:« قبل از هر چيز بايد بگويم در حال حاضر ما با بازارهاي جهاني تعاملاتي داريم. هر چند در زمان تحريم ها در بدترين حالت خود بوده و پس از لغو تحريم ها اين روابط به مرور در حال بهبود است. مهمترين اصل تعامل سرمايه گذاري است. کاري که بايد در تعاملات با بازار جهاني در نظر داشت سرمايه گذاري است. وقتي اين سرمايه گذاري در سطح کلان رخ دهد اتفاقات خوبي در بازار رخ خواهد داد و بازار به آن رشد و رونقي که آرزوي فعالان آن است مي رسد. البته در اين باره بايد يک رابطه دوطرفه و لازم و ملزوم هم وجود داشته باشد. همان اندازه که ما به بازارهاي جهاني نياز داريم آنها هم اگر نياز به ما را در ابعاد کلان قضيه احساس کنند، آن امنيت که مد نظر ماست به دست مي آيد. »
فرآيند هاي مانع سرمايه گذار خارجي
وي با نام بردن از سهولت کسب و کار به عنوان عاملي مهم در سرمايه گذاري ضمن انتقاد از شرايط دشوار ترخيص گمرکي اظهار مي کند:« دشواري هايي که ترخيص گمرکي به همراه دارد بعضي مواقع انسان را تا مرز جنون پيش ميبرد. سيستم عجيب و غريبي بر گمرک ما حکمفرماست. اين که قانون بايد حرف اول و آخر را در همه جا بزند؛ بحثي در اين نيست. اتفاقا قانونمداري بهترين کار ممکن براي پيشبرد مسائل است. هيچ کس با اينکه شفافيت و استاندارد حاکم باشد، مخالف نيست. اما قوانين موازي و طولاني بودن اعمال قوانين بزرگترين ضربه ها را به صنعت ما زده است. قوانين بايد ۴۸ ساعته انجام شوند، نه ۴۸روزه. شک نداشته باشيد تا زماني که اين سطح از بروکراسي وجود داشته باشد و تا زماني که اين سخت گيري هاي بي حاصل و بي مورد وجود داشته باشد، کار ما پيش نمي رود.» وي در قياس وضعيت گمرکي کشور با آنچه در گمرک کشورهاي توسعه يافته مي گذرد، تشريح مي کند:« شما اگر به کشورهاي خارجي برويد، ظرف ۲۴ ساعت کالايتان را ترخيص مي کنيد. هيچ فسادي هم وجود ندارد. سطح استانداردي که آنها دارند، بدون شک ما هم نداريم. پس چرا وقتي ميخواهيم جنسي را از گمرک کشور خودمان ترخيص کنيم بايد جانمان به لب برسد تا اين کا انجام شود. ميدانيد وقتي سرمايه هاي کلان در گير زمان طولاني ترخيص مي شوند، چه ضرر و زياني نصيب اقتصاد کشور مي شود؟ با اين همه مقررات فسادي در کشور وجود دارد که شايد در هيچ جاي دنيا وجود نداشته باشد. يک جاي کار ما ايراد دارد.» و با بيان اين مطلب، با اشاره به سرمايه هاي کلاني که به گفته وي با حبس در گمرک از چرخه اقتصاد خارج مي شود، فرآيند مديد ترخيص گمرکي را عاملي بازدارنده در مقابل جذب سرمايه گذاري خارجي عنوان مي کند. وي در ادامه اظهارات خود اضافه مي کند:« شما حساب کنيد در سال چند ده ميليارد دلار کالا وارد کشور مي شود و با زمان ترخيص طولاني که دارند سرمايه اي که متعلق به مردم است در گمرک اسير مي ماند. اگر قرار بود اين ۵۰ تا ۷۰ ميليارد دلاربه جاي ۴۰ روز در ۴ روز ترخيص شود، خواهيد ديد چه خدمتي به اقتصاد کشور مي شد. مثل اين است که شما ۵۰ ميليارد دلار را حبس مي کنيد. ۵۰ ميليارد دلار را دست کم براي يک ماه از چرخه اقتصاد و صنعت کشور محروم مي کنيد. هرگز يک خارجي حاضر نمي شود در چنين جايي سرمايه گذاري کند.