ما تقریبا مشکلی نداریم. هرنوع قطعهای برای ماشینآلات چاپ را بالاخره میتوانیم از جایی خریداری کنیم و به دست متقاضی آن برسانیم. البته مبدا سفارش و ارز نباید ایران باشد! همین شرط کوچک به این معناست که باید از کشور دیگری (مثلا امارات یا ترکیه) سفارش به کارخانه سازنده ماشین وارد شود و ارز مربوطه نیز از آنجا انتقال داده شود. سپس قطعه یا کالای مورد نظر به امارات یا ترکیه وارد میشود، تا در مراحل بعد با تعویض اسناد به ایران انتقال یابد. با این روند ممکن است ماشین یک چاپخانهدار یکی، دوماه بهخاطر یک قطعه بخوابد. البته به کمک تامینکنندگان، تعمیرکاران و همکاران، ممکن است راهحلهایی پیدا شود که ماشین، طولانی مدت نخوابد ولی به هرحال این روش تامین قطعات زمانبر است و گاهی بیش از یکماه طول میکشد. علاوه بر آن هزینهها برای وارد کردن یک قطعه، ممکن است ۳۰ تا ۴۰درصد گرانتر از قیمت واقعی برای چاپخانهدار ایرانی تمام شود. مثلا یک عدد جک پینوماتیک که قیمت آن باید حدود یک میلیون تومان باشد، به قیمت یک میلیون و ۳۰۰هزار تومان تمام میشود.
در شرایطی که قیمت قطعه و مواد مصرفی اینقدر گران تمام می شود، وضعیت ماشینآلات چاپ دیگر معلوم است.
واردات ماشین قفل شده است. اگر یکی، دو ماشین چاپ وارد شده را که از شرایط خاص برخوردار بودهاند، کنار بگذاریم، طی چند سال اخیر تقریبا هیچ ماشین نویی وارد نشده است.
وقتی یک ماشین دست دوم SM102 پنجرنگ ۵۰۰هزار یورو ( یعنی معادل ۷میلیارد تومان) قیمت داشته باشد، کمتر کسی بهخود اجازه میدهد، سراغ ماشین نو را بگیرد. این درحالی است که صنعت چاپ کشور ما نیاز جدی به نوسازی دارد و بسیاری از چاپخانهها علاقمندند ماشینهای XL و ماشینهای CD چهاررنگ به بالا را خریداری کنند که برای کارهای بستهبندی مناسب است.
سرپا نگهداشتن ماشینهای دست دوم هم به برکت تامین قطعاتی و تلاش تعمیرکاران میسر میشود، اما این اقدامات با دردسرهای فراوان صورت میگیرد. قطعات که تا چندماه پیش در ردیف ۳و۴ اولویت تخصیص ارز بود، الان از این فهرست خارج شده و با ارز آزاد وارد میشود، ارزی که از طریق صرافیها فرستاده میشود، تا این ارز جابجا شود و درنهایت به کارخانه سازنده برسد، کلی از آن بابت جابجاییهای مختلف کسر میشود. ترخیص گمرک هم ماجراهای خودش را دارد. ما اغلب حمل کالا را می سپریم به شرکتهای ترخیصکار که در بسیاری موارد از طریق هوایی آنها را انتقال میدهند.