آري يا خير؟

آري يا خير؟

بحث مواد مصرفي در چاپخانه‌ها همواره با اما و اگرهايي درگير بوده است. از مواد شوينده گرفته تا مرکب و کاغذ که دوتاي اخير مواد مصرفي اصلي هر چاپخانه‌اي به‌شمار مي‌رود.

به‌شمارآوردن اين دو ماده اصلي در زمره مواد واسطه‌اي و اعتراض بسياري از چاپخانه‌داران براي تغيير اين رويکرد و ارائه بازتعريفي از اين مواد در مجموعه مواداوليه همواره محل بحث و منازعه بوده است. تعريف اين مواد در تقسيم‌بندي‌هايي که شامل مواداوليه، واسطه‌اي و ثانويه جايي گرم‌تر مي‌شود که بدانيم تعرفه گمرکي اين مواد با توجه به همين تعاريف وضع مي‌شود.

پيرامون تعرفه کاغذ در شماره‌هاي قبلي به‌تفصيل و با تفسير گزارش‌هايي ارائه داده‌ايم و در پرتو آن به ناسازگاري‌هايي که مشموليت آن در مواداوليه و واسطه‌اي پديد مي‌آورد هم پرداختيم. در اين گزارش روي تعرفه مرکب متمرکز مي‌شويم و اين رويکرد بي‌مورد هم نيست. چراکه اين روزها زمزمه‌هايي از افزايش احتمالي تعرفه گمرکي واردات مرکب به گوش مي‌رسد. اين را برخي منابع آگاه عنوان کرده‌اند سپس رئيس اتحاديه صادرکنندگان صنعت چاپ و برخي ديگر از مسئولان تشکل‌هاي صنفي اين صنعت و به‌تبع آن شماري از چاپخانه‌داران، خبر وقوع احتمالي اين رخداد را تاييد کردند.

 افزايش تعرفه واردات مرکب و تداخل زماني آن با افزايش قيمت ارز، بر تأثير اين رويداد در روند کاري و احتسابات مالي اهالي صنعت چاپ خواهد افزود و برآورد اين رويداد است که دو جبهه متضاد را در مقابل هم‌شکل داد: جبهه موافقان و مخالفان تداوم اين رويکرد.

افزايش تعرفه مرکب و ماوقع آن بسياري از چاپخانه‌داران را از رخداد مجدد اين رويداد و تکرار آنچه در برخي اذهان به‌عنوان بحران برشمرده شده، نگران ساخته است. جالب اينجاست که اين ايام افزايش قيمت ارز با شيب تند و حباب‌گونه اتفاق افتاده. گويي بخت و اقبال بر انطباق اين دو رخداد رقم خورده است!

اينها همه درحالي است که در داخل کشور برخي موافق اين اقدام وزارت
صنعت، ‌معدن و تجارت هستند؛ چراکه اين اقدام را در راستاي حمايت از توليدکنندگان مرکب داخلي موجه مي‌دانند.

در حالت کلي استدلال‌هاي موافقان و مخالفان طرح افزايش تعرفه واردات مرکب کتاب قطوري خواهد شد که در گزارش پيش‌رو، گوشه‌هايي از آن نمايان مي‌شود.

مرکب‌ها و تغييرات قيمت آنها

بابک عابديني: مرکب خارجي از چين، کره، اروپا، ژاپن و ترکيه‌ وارد مي‌شود. اين کشورها بازار مرکب‌هاي وارداتي ما را شکل داده‌اند که درحال‌حاضربيشترين سهم از اين کشورها را مرکب‌هاي کره‌اي و اروپايي دارند. در رده‌هاي بعدي واردات ترکيه‌اي و چيني قرار دارند. بيشتر مرکب‌هاي وارداتي اروپايي هم از آلمان صورت مي‌گيرد.

قبل از آذرماه سال ۹۶ قيمت مرکب‌هاي معمولي افست اروپايي از حدود ۲۲ هزار تومان تا ۲۴ هزار تومان براي هر کيلو بود. مرکب‌هاي چيني از حدود ۲۰ هزار تومان تا کمتر از ۲۲ هزار تومان فروخته مي‌شد. مرکب‌هاي کره‌اي هم از ۲۱ هزار تومان تا بيش از ۲۲ هزار تومان قيمت داشتند. بعد از آذرماه همزمان با سير صعودي قيمت دلار، تعرفه مرکب هم بالا رفت و درنتيجه اين تصميم نامناسب و بي‌موقع، قيمت مرکب بالا رفت. مرکبي که قبلاً ۲۲ هزار تومان قيمت داشته حالا ۲۸ هزار تومان فروخته مي‌شود.

 

عرصه را بر چاپخانه‌ها تنگ‌تر نکنيد

افزايش تعرفه مرکب در آذرماه مدعيان افزايش تعرفه مرکب را راضي نکرده و عليرغم مشکلاتي که اين اقدام براي چاپخانه‌داران به وجود آورده بازهم درصدد افزايش تعرفه هستند. بهانه آنها حمايت از توليد داخلي است. مگر نمي‌گويند به خاطر حمايت از توليد داخلي است که تعرفه مرکب را افزايش مي‌دهيم. پس اگر به فکر توليد ملي هستند، نبايد به فکر چاپخانه‌ها هم باشند؟ مگر چاپخانه‌ها هم در راستاي توليد داخلي فعاليت نمي‌کنند؟ اين منطقي است براي حمايت از چند واحد توليدکننده مرکب، موجب نابودي بسياري از واحدهاي توليد محصولات چاپي شوند. وقتي اين‌همه واردات محصولات چاپي وجود دارد و چاپخانه‌هاي ما سعي در کاهش ميزان واردات اين کالاهاي چاپي دارند، نبايد از آنها حمايت کرد؟ حمايت نمي‌کنند هيچ، مي‌خواهند تيشه به ريشه صنعت چاپ کشور بزنند. وقتي کاغذ اين‌همه گران مي‌شود و مرکب هم افزايش قيمت دارد اين شعار حمايت از توليد ملي واقعي است؟ پاسخ قطعاً منفي است.

در ايران توليد مرکب عمر ۵۰ ساله دارد. وقتي در طول اين مدت نتوانسته نياز داخل را رفع و صادرات کند، بايد بررسي کنيم و ببينيم پايه و اساس اين مشکل در کجاست. به‌جاي افزايش تعرفه بياييم مشکلات کيفيت توليد مرکب داخلي را حل کنيم.

اگر مرکب آن‌قدر خوب است که بتواند تمام نيازهاي کيفي را برآورده کند، پس چرا بسياري از شرکت‌هاي دولتي و شبه‌دولتي و شرکت‌هايي که وابسته به بخش‌هايي از دولت هستند خودشان از مرکب خارجي استفاده مي‌کنند. اگر تمام شرکت‌ها و نهادهاي دولتي يا وابسته به دولت اعم از بانک‌ها، وزارتخانه‌ها، سازمان‌هاي دولتي، ارتش، سپاه و نيروي انتظامي، آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها و… موظف به استفاده از مرکب ايراني شوند، تمام توليد داخل به مصرف مي‌رسد. به اعتقاد من به‌جاي وضع تعرفه بايد اين کار را انجام دهند.

چرا به خاطر دو يا سه توليدکننده مرکب که چند صد نفر بيشتر کارگر ندارند، صد‌ها هزار نفر از کساني را که از راه چاپ و بسته‌بندي و فرآيندهاي وابسته به اين صنعت ارتزاق مي‌کنند، در نظر نگيريم؟

 

ماده اوليه با تعرفه واسطه‌اي!

مرکب ماده مصرفي اصلي واحدهاي چاپ و بسته‌بندي است. نمي‌توان مرکب چاپ را در جايي غير از چاپخانه‌ها مصرف کرد. به‌عنوان‌ مثال نمي‌توان از آن براي رنگ‌آميزي سطوح مختلف استفاده کرد. نمي‌توان با آن نقاشي کرد و از آن مرکب تحرير درست کرد. تنها کاربرد مرکب چاپ در چاپخانه‌ها است. پس اين ماده واسطه‌اي نيست. ماده اوليه چاپخانه‌ها است. واقعاً منطقي نيست که آن را به‌عنوان ماده واسطه‌اي به‌شمار بياورند و تعرفه بالا روي آن ببندند. اگر چاپخانه‌ها نباشند توليدکننده مرکب چاپ وجود خارجي نخواهد داشت. دوباره تأکيد مي‌کنم مصرف اين مرکب فقط در فرايند چاپ است که در ماشين چاپ مخصوص خود انجام مي‌شود. اين ماده را بايد در دسته مواداوليه دسته‌بندي کرد و تعرفه متناسب با مواداوليه – که حداقل ميزان ممکن است- روي واردات آن اعمال کرد.

چاپخانه‌داران ايران در همين شرايط فعلي با دشواري‌هاي زيادي دست‌وپنجه نرم مي‌کنند. سودي که از فعاليت‌هايشان مي‌برند بسيار ناچيز است. افزايش هزينه‌ها که اخيراً به دلايلي چون نوسان نرخ ارز و تعرفه‌ها تشديد شده، بسياري از چاپخانه‌ها را نااميد کرده است. چاپخانه‌ها درحال‌حاضر فقط توانسته‌اند خودشان را سرپا نگه‌دارند. اين شايسته است به بهانه حمايت از مرکب داخلي ته‌مانده نفس چاپخانه‌ها را بگيريم و آنها را از پا دربياوريم؟

 

در نهايت باز هم مردم!

تفاوت قيمتي که درنتيجه افزايش تعرفه مرکب به وجود مي‌آيد روي زندگي مردم هم تأثير مي‌گذارد. وقتي يک ناشر مي‌خواهد کتابش را چاپ کند، تغيير در قيمت مرکب باعث افزايش هزينه‌هاي توليد خواهد شد. افزايش تعرفه مرکب موجب افزايش ۱۰ تا ۲۰ درصدي قيمت کتاب خواهد شد. يعني کتابي که ۲۰ هزار تومان قيمت داشته، حالا براي خريد آن بايد ۲۴ هزار تومان پرداخت. خريدار مبلغ چهار هزار تومان را از کجاي سبد کالاي خود تامين کند که بتواند کتاب را بخرد؟ يک جعبه‌ساز با تمام مشکلات جعبه خود را توليد مي‌کرده ولي حالا هزينه توليد وي افزايش‌يافته و اين در حالي است که نمي‌تواند قيمت فروش را بالا ببرد چون در اين صورت نمي‌تواند آن را بفروشد. بنابراين يا از چرخه رقابت بيرون مي‌رود يا از کيفيت مواد خود کم مي‌کند. مرکب تأثير مستقيمي در قيمت تمام‌شده بسياري از کالاهاي فرهنگي اعم از کتاب، پوستر، بروشور و… در بسته‌بندي‌هايي چون ليبل و جعبه و قوطي و… دارد. وقتي بسته‌بندي يک کالا افزايش قيمت داشته باشد طبيعتا قيمت نهايي آن‌ هم بالا مي‌رود و اين مردم هستند که فشار گران شدن بر آنها وارد مي‌شود. اگر به‌جاي افزايش قيمت بسته‌بندي‌ها از کيفيت آن کم شود، ممکن است در برخي از حوزه‌ها مانند بسته‌بندي مواد غذايي مشکلات جبران‌ناپذيري به وجود بيايد. مشکلاتي که سلامتي برخي از هم‌وطنان ما را به خطر بيندازد.

مزيت رقابتي در مرکب ايراني
يا خارجي؟

مقايسه کيفيت مرکب ايراني و خارجي طبيعتا بايد بر اساس استاندارد صورت گيرد. در اروپا موسسه‌هايي براي تعيين استانداردهاي بين‌المللي وجود دارد که بزرگ‌ترين آنها فوگرا (Fogra) است. فوگرا موسسه‌اي بين‌المللي است که استاندارد رنگ‌هاي مرکب را تعيين مي‌کند. با آزمايش‌هايي مشخص مي‌کنند تفاوت رنگ آن با استاندارد تعريف‌شده چقدر است. اين عنوان که با (ΔE (E2-E1 نمايش داده مي‌شود، هر چه کوچک‌تر باشد يعني به صفر نزديک‌تر باشد، دقت رنگي بيشتر بوده و به استاندارد فوگرا نزديک‌تر است. اگر کسي رنگ خاصي را در کشور خود دارد که داراي استاندارد فوگرا است با همان رنگ در کشور ديگري که آن‌طرف دنيا است يکرنگ است. مثلا قرمز کوکاکولا که داراي قرمز فوگرا است در افريقا و در امريکا و آسيا دقيقا يکرنگ هستند و هيچ تفاوتي بين آنها ديده نمي‌شود. استاندارد فوگرا همچنين مي‌گويد مرکب ماشين‌آلات هشت رنگ،چهار رنگ، پنج رنگ و شش رنگ بايستي به‌گونه‌اي فرمولاسيون شده باشد که خشک‌کن آن براي تيراژ ۱۰ تا ۱۵ هزار در ساعت چقدر بايد سريع باشد که وقتي روي کار مي‌نشيند به‌اصطلاح پشت نزند، پوشش‌دهي آن چقدر بايد باشد که در آن سرعت ‌بالا کاملا سطح و نقاط موردنظر را پوشش دهد. و تعداد بي‌شماري از انواع آزمايش‌ها که براي توليد مرکب بايستي لحاظ شود. طبق اين تعاريف مرکب مدنظر با انجام آزمايش‌هاي موسسه فوگرا و کسب استانداردهاي آن به‌عنوان مرکبي که داراي استاندارد فوگرا است پذيرفته مي‌شود و در هرکجاي دنيا در هر سيستمي که باشد يکسان است.

البته همه مرکب‌هاي وارداتي تست فوگرا ندارد و کاش مي‌شد اين محدوديت را براي مرکب‌هاي وارداتي قائل شوند که شرط ورود مرکب‌هاي وارداتي اخذ استاندارد فوگرا است. به‌هرحال با اينکه همه مرکب‌هاي وارداتي استاندارد فوگرا را ندارند اما همواره حجم قابل‌قبولي از واردات مرکب‌هاي خارجي که شامل تمامي مرکب‌هاي اروپايي مي‌شود با رعايت استاندارد فوگرا همراه بوده است. متاسفانه مرکب ايراني استاندارد فوگرا ندارد. اين مهم‌ترين نقص مرکب‌هاي داخلي ما است. همانطور که مي‌دانيد در پروسه چاپ يکنواخت بودن توناليته رنگ مشخصه مهمي از آن است. اگر شما يک سطحي را قرمز وينستوني زديد، در يک چاپخانه که مرکب ايراني مصرف مي‌کند، به گونه‌اي زده مي‌شود و در چاپخانه‌ ديگر به شکلي ديگر. حتي گاهي پيش مي‌آيد در يک سفارش کاري به يک چاپخانه، يک رنگِ از پيش تعريف‌شده در خروجي به چند شکل مختلف ديده مي‌شود. مثلا در تيراژ هزارتايي ۲۰۰ فرم آن قرمز را طوري زده‌اند و در ۳۰۰ تاي ديگر همان قرمز فرق زيادي با قبلي دارد. ممکن است درخشش بيشتر يا کمتري داشته باشد. سردتر يا گرمتر باشد و…. اينها در ارزيابي‌کيفيت بسيار اهميت دارند.

حالا فرض کنيد با افزايش تعرفه و همزماني آن با سير صعودي رشد نرخ دلار، قيمت مرکب ۲۵ هزار توماني به ۴۰ هزار تومان برسد. بعد بگويند بيـايد از نمـونه ايـراني که ارزان اسـت،
استفاده کنيد.

مرکبي که پس از چاپ نياز دارد ۵ روز بماند تا خشک شود، کيفيت لازم را ندارد.

مرکب ايراني اصراف بيشتري دارد مانند کاغذ ايراني که باطله‌هاي فراواني دارد و به درد کار چاپي نمي‌خورد. مرکب ايراني سرعت ماشين را پايين مي‌آورد يعني نمي‌توان باهمان سرعتي که مرکب خارجي در فرآيند چاپ با ماشين هماهنگ است مرکب ايراني را با همان سرعت به کاربرد. در سرعت‌بالا نمي‌توان آن را چاپ کرد که اين بهره‌وري را پايين مي‌آورد. وقتي همه اين اتفاقات رخ دهد، مزيت رقابتي پايين مي‌آيد.

 

عواقب افزايش تعرفه

مشکلاتي که افزايش تعرفه به دنبال خواهند داشت، يکي اين است که به دليل گران شدن مرکب از مرکب ارزان‌تر و بي‌کيفيت‌تر استفاده کنيم که درنهايت مشتري را به کيفيت مدنظر که براي آن پول پرداخت کرده نمي‌رساند. ديگري اينکه چاپخانه‌ها بگويند حالا که نمي‌توانيم اين هزينه‌ها را جبران کنيم بياييم از کيفيت محصول بزنيم. درهرصورت يا محصول را افزايش قيمت بدهيم يا کيفيت آن را کم کنيم که به دنبال اين موضوع و وابستگي که کالاها به صنعت چاپ و بسته‌بندي دارند، درنهايت مردم بايد هزينه بيشتري را پرداخت کنند و بار سخت ماجرا روي دوش مردم مي‌افتد.

قاچاق از ديگر رويدادهايي است که افزايش تعرفه به وجود مي‌آورد. تعرفه بالاموجب مي‌شود بسياري درصدد دور زدن آن برآيند. ازآنجايي‌که افزايش تعرفه قيمت مرکب در کشور را بسيار بالا خواهد برد، طمع برخي را برمي‌انگيزد که مرکب را از راه قاچاق وارد مي‌کنند، تا بدون پرداخت هزينه گمرک باقيمت ارزان آن را وارد کنند و در داخل باقيمت بالا بفروشند. يک نوع ديگر قاچاق در رابطه با افزايش تعرفه گمرکي مرکب و واردات قاچاقي آن اين است که مي‌گويند حالا که توانستيم به‌راحتي مرکب را بدون تعرفه وارد کنيم و کسي هم از اين ماجرا خبردار نشد، سري بعد جنس خوب وارد نکنيم. يک جنس بي‌کيفيت خارجي با مشخصات و مارک مشابه وارد مي‌کنيم و تحت عنوان مرکب خارجي باکيفيت مي‌فروشيم و سود کلان مي‌بريم. درنهايت اين ماجرا به ضربه زدن به صنعت کلان کشور يا صنايع زيردستي ماجرا ختم مي‌شود.

يک تعداد افراد فرصت‌طلب و سودجو هستند که به‌وسيله همزن و چند ماده اوليه مرکب بي‌کيفيت توليد مي‌کنند و با بسته‌بندي جذاب و نصب ليبل برندهاي معتبر خارجي به فروش مي‌رسانند. بسياري هم نمي‌دانند اين اصلي است يا تقلبي. اين اقدامات درنتيجه حباب قيمتي است که بسياري را وسوسه مي‌کند سود کلاني از اختلاف قيمت مرکب باکيفيت وارداتي و مرکب بي‌کيفيت ببرند.

 

تعرفه افزايش خواهد يافت؟

حسين محمدلو: من چيزي در مورد اينکه تعرفه مرکب مي‌خواهد افزايش يابد نشنيده‌ام، هرچند هيچ‌چيز از مسئولان ما بعيد نيست!! (با لحن شوخي). من معتقد به رقابت هستم. ما به اين معترض بوديم که اگر مرکب ما به ترکيه وارد شود ۸ درصد تعرفه گمرکي دارد ولي واردات مرکب از ترکيه به ايران ۴ درصد است. يعني درواقع در مبارزه صادرات مرکب و واردات آن، شرايط گمرکي به نفع واردات است.

 

توليدات غيرحرفه‌اي مرکب

در حوزه گراور و افست

در ايران فقط دو واحد مرکب‌سازي هست که به‌صورت تخصصي و منطبق بر علم روز مرکب مي‌سازند. يکي شرکت ما که مرکب سولماز را توليد مي‌کنيم و ديگري مرکب ايران است. در حوزه‌هاي گراور و فلکسو توليد مرکب دشواري ندارد و برخي واحدها خود مرکب موردنياز خويش را توليد مي‌کنند. به اين صورت که مرکب فلکسو و گراور را به‌طور کانسپتره وارد مي‌کنند و ۵۰ درصد آن را به‌وسيله يک همزن که وسيله ساده‌اي است، شل مي‌کنند و به وسيله ديگري نياز ندارند. حتي با آسياب عمودي که محفظه شيشه‌اي دارند هم اين کار را مي‌کنند. اگر يک سالن با سه کارگر داشته باشند، مي‌توانند روزي هفت تا هشت تن مرکب توليد کنند. توليد اين نوع مرکب که برخي‌ کيفيت خوبي هم دارند هنر نيست. فقط هم زدن کانسپتره است که فقط براي چاپ فلکسو و گراور کاربرد دارد. ولي مرکب ما اين‌گونه نيست. ما براي افست توليد مي‌کنيم و تجهيزات پيشرفته و کارکنان متخصص توليد داريم. مرکب ما با نمونه‌هاي باکيفيت خارجي رقابت مي‌کند. اين را من نمي‌گويم بلکه از ميزان تقاضايي که براي مرکب ما وجود دارد مشخص مي‌شود.

 

اگر مرکب ايراني ايراد دارد

پس چرا…؟

بسياري از شرکت‌هاي بزرگ خريدشان را از ما انجام مي‌دهند. شرکت افست، شرکت چاپ کتاب‌هاي درسي، روزنامه‌هاي جام جم و اخيراً همشهري از ما مرکب مي‌خرند. روزنامه اطلاعات به‌جز مرکب ما از هيچ مرکب ديگري استفاده نمي‌کند و براي تمام دستگاه‌هاي هيت‌سِت و کولدسِت خود از ما مرکب مي‌گيرند. اينها همه فقط بخشي از مشتري‌هاي ما هستند. مرکب ايراني اگر ايرادي داشت اين‌همه تقاضا برايش وجود نداشت. بيشتر مشتريان ما صنايع بسته‌بندي خصوصي هستند. شرکت‌هاي خصوصي که پول خود را براي جنس بي‌کيفيت دور نمي‌ريزند. اگر آنچه بسياري از واردکنندگان سودجو درخصوص مرکب داخلي مي‌گويند با واقعيت سازگاري داشت اين شرکت‌هاي خصوصي نمي‌آمدند از سرمايه خود براي خريد چنين جنسي استفاده کنند.

کساني که مي‌گويند مرکب داخلي کيفيت ندارد، نخرند. تقاضا براي مرکب داخلي بسيار زياد است. اگر اين مرکب کيفيت ندارد چرا براي خريد آن رقابت هم مي‌کنند. الآن که مرکب گران شده سراغ ما مي‌آيند و از ما مي‌خواهند، با چک سه‌ماهه يا چندماهه به آنها مرکب بدهيم. به ميزان ده تن يا بالاتر هم مي‌خواهند. من قبول نمي‌کنم. معلوم نيست بعد از عيد، چه اتفاقي براي نرخ دلار و تعرفه مرکب بيفتد. تقاضا براي مرکب ما آن‌قدر هست که نيازي نيست وارد معامله با شرايط غيرمعمول شويم. درواقع آنها هستند که به مرکب ما نياز دارند نه ما به آنها.

 

مرکب توليد داخلي؛
پيروز رقابت کيفي

مصرف مرکب کشور در حوزه افست (شيت و رول) ۱۰ هزار تن است. ما مي‌توانيم نياز داخل را کاملا برآورده کنيم. ظرفيت توليد مرکب افست کشور بيش از ۱۲ هزار تن است که بيش از نياز مصرف کشور است. دو واحد مرکب ايران و سولماز هرکدام ۶ هزار تن توليد اسمي داريم که درحال‌حاضريک‌سوم اين ميزان را توليد مي‌کنيم که معادل ۶۰ درصد نياز داخل است و ۴۰ درصد باقيمانده وارد مي‌شود. البته با افزايش قيمتي که درنتيجه بالا رفتن نرخ دلار به وجود آمده در آينده ممکن است بسياري نتوانند مرکب خارجي بياورند.

در رنگ‌هاي اصلي CMYK 40 درصد بازار از مرکب خارجي است. ۹۰درصد مصرف مرکب‌ رنگ‌هاي خاص چاپ افست در کشور از مرکب‌هاي داخلي است. رنگ‌هايي مانند نقره‌اي، طلايي، متـاليـک، يووي و… در اين رنـگ‌هـا مرکب‌هاي ما بازار داخل را پوشش مي‌دهند. در اين نوع رنگ‌ها فقط ده درصد از مرکب‌هاي خارجي استفاده مي‌شود. رنگ‌هايي مانند طلايي و نقره‌اي و متاليک و… به‌مرورزمان کيفيت خود را از دست مي‌دهند.  وقتي آن را وارد مي‌کنند مدت‌زماني طول مي‌کشد تا دست مشتري برسد. وقتي ۶ ماه طول مي‌کشد تا به دست مشتري برسد و ۶ ماه هم در انبار به سر برده ديگر اثري از جلا و درخشندگي آن باقي نمي‌ماند. بسياري از برندهاي معتبر خارجي در رقابت با ما بازنده هستند. نه اينکه کيفيت بدي داشته باشند. نه. به دليل اينکه تا به مصرف برسند مدت‌زمان طولاني از توليد آن گذشته و در مقابل مرکب ما که تازه توليدشده و سرشار از جلا و درخشندگي است بي‌کيفيت به نظرمي رسد. متاسفانه در مورد رنگ‌هاي خاص افست هم که محصول ما در سراسر ايران گسترش‌يافته، به نام مرکب خارجي مرکب ما را مي‌فروشند. درواقع با مرکب ما براي مرکب خارجي تبليغ مي‌کنند.

اختلاف قيمت مرکب ايراني و خارجي با احتساب هزينه‌هاي واردات و… براي مرکب‌هاي خارجي، حدود ۱۰ هزار تومان است و اين رقم چشمگيري براي دو نوع مرکب است که ازنظر کيفيت باهم قابل‌رقابت هستند. از ابتداي سال تاکنون قيمت مرکب ما تغيير نکرده است و اين در حالي است که قيمت ارز بسيار بالا رفته است. اخيراً براي جلوگيري از توازن بازار ده درصد قيمت آن را بالابرده‌ايم. دليل اصلي ما از اين اقدام جلوگيري از خريدهاي بي‌مورد بود.

 

استقبال از جنس خارجي فقط ‌‌‌
ريشه فرهنگي دارد

در بسياري موارد ديده‌شده مرکب ما را به‌عنوان يک مرکب خارجي باکيفيت معرفي مي‌کنند. من شخصا از بعضي از چاپخانه‌داران خريدار مرکب ما که براي تبليغ نام برند خارجي را روي ديوار دفترشان زده‌اند. دليل کارشان را پرسيدم، مي‌گفتند ايراني‌ها به جنس خارجي علاقه دارند. ما هم از مرکب شما تحت عنوان مرکب باکيفيت خارجي استفاده مي‌کنيم و پول بيشتري از آنها مي‌گيرم. درنهايت از نتيجه کار هم راضي هستند. متاسفانه چنين رويکردهايي ريشه در فرهنگ ما دارد. اينکه هرجا بگوييم جنس خارجي مورد تاييد قرار گيرد و هرجا اسم مرکب ايراني را بياوريم کسي آن را تاييد نکند، ضربه بزرگي به توليد اين کشور وارد کرده است. بسياري از چاپخانه‌داران‌ هم از اين مسئله سوء‌استفاده مي‌کنند.

يکي از دلايل مصرف مرکب خارجي اين است که چاپخانه‌داران اُجرت بيشتري براي کار با مرکب خارجي مي‌گيرند. و اين يک جو رواني ايجاد مي‌کند. هيچ تفاوتي در کيفيت اين دو وجود ندارد فقط در حد صحبت است. اتفاقا بسياري از مرکب ما استفاده مي‌کنند و مي‌گويند اين مرکب خارجي است.

مسئله مهم فرهنگي هم وجود دارد که ما ايراني‌ها فکر مي‌کنيم جنس خارجي بهتر از ايراني است. در تمامي حوزه‌ها اين‌گونه است.

البته برندهاي خوبي از کشورهاي ژاپن، آلمان، کره و… هستند که مرکب خوب به ايران صادر مي‌کنند. اين مرکب‌ها ازلحاظ کيفيت قابل‌قبول است و ما آنها را تاييد مي‌کنيم و تا حدودي با آنها رقابت مي‌کنيم. ما با واردات مرکب‌هاي باکيفيت مشکلي نداريم. اما يک مسئله خيلي مهم است و آن اينکه ما ايراني‌ها هميشه جنس سالم وارد نمي‌کنيم.

 

حمايت تعرفه‌اي، خير

حمايت زيرساختي، آري

ما طرفدار حمايت تعرفه‌اي نيستيم. من خودم مخالف افزايش غيرمنطقي تعرفه هستم. نمي‌شود دولت زيرساخت‌ها را فراموش کند و فقط با اعمال تعرفه بالا بگويد از توليد داخل حمايت مي‌کنم. دولت بايستي بسترسازي کند. دولت بايد راه ارتباط ما با دنيا را براي استفاده از علم و تکنولوژي روز مهيا کند. بسياري از صاحبان تکنولوژي از ارتباط با شرکت‌هاي ايراني ممانعت مي‌کنند و دليل آن را نگراني از عدم وجود امنيت سياسي و اقتصادي عنوان مي‌کنند. دولت اگر به فکر ما است مي‌تواند نمايندگاني را براي مذاکره با آن شرکت‌ها بفرستند تا با گفت‌و‌گو اين تضمين را به آنها بدهند که براي ارتباط با شرکت‌هاي ايراني هيچ جاي نگراني نيست و امنيت آنها کاملا تضمين مي‌شود. در‌اين‌صورت ما مي‌توانيم از تکنولوژي روز دنيا استفاده کنيم. ما درحال‌حاضر از يک‌سوم ظرفيت اسمي خود استفاده مي‌کنيم. قطعاً به‌روز شدن ما مي‌تواند عاملي مطمئن در راستاي افزايش سهم صادراتي باشد. در اين صورت شايد ديدگاه فرهنگي نسبت به جنس ايراني را هم دستخوش تغيير قرار دهيم و مردم را به استفاده از جنس باکيفيت داخلي خوش‌بين کنيم.خواسته ما بهره‌مندي از علم و تکنولوژي روز است نه بالابردن تعرفه‌ها.

 

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید