بازار کار در این شب عید

به‌طور معمول ماه‌های آخر سال، در چاپخانه‌ها به شب عید معروف بوده است. در این ماه‌ها اغلب چاپخانه‌ها چند شیفت کار می‌کرده‌اند. می خواهید بدانید امسال وضع بازار کار و اقتصاد چاپخانه‌ها چه خبر است؟ سری به سوپرمارکت‌ها بزنید و ردپای جعبه‌های دستمال کاغذی و پودرهای شوینده را بگیرید. این جعبه‌ها از جمله پرتیراژترین کارهاست.
خواهید دید که بسیاری از دستمال‌ها و پودرها از بازار محو شده‌اند و تعدادی هم به جای جعبه مقوایی، در بسته‌بندی نایلونی عرضه می‌شوند. اما وقتی از بازار کار چاپخانه‌ها صحبت می‌کنیم، فقط دربارۀ این کارها نیست.
کارهای چاپخانه‌ها به چند گروه عمده تقسیم می‌شوند:
۱- بسته‌بندی‏، ۲- نشر و مطبوعات، ۳- تبلیغات، ۴- اوراق اداری، ۵- متفرقه
کارهای بسته‌بندی مواد غذایی، شاید پایدارترین بخش سفارشات چاپی باشند ولی کارخانجات مواد غذایی هم به خاطر گرانی و کمبود مقوا، کاغذ و مواد چاپ‌پذیر در سفارش انبوه بسته‌بندی‌ها، احتیاط می‌کنند. بعضی از این شرکت‌ها به دلیل گرانی و کمبود مواد اولیه، میزان تولید خود را کاهش داده‌اند.
گروه دوم از سفارش‌دهندگان عمدۀ بسته‌بندی، صنایع دارویی و بهداشتی است. مانند تولیدکنندگان شوینده‌ها و مواد بهداشتی. آنها هم کم و بیش چنین وضعی دارند. چاپخانه‌های درگیر در کارهای بسته‌بندی جعبه‌های مقوایی از کاهش حداقل ۵۰ درصدی سفارشات این دو بخش خبر می‌دهند. به نظر می‌رسد علاوه بر کمبود مواد اولیه، خرید نکردن و کاهش تقاضا برای این کالاها در بازار و سوپرمارکت‌ها، دلیل مهم دیگری در کاهش تولید و کاهش حجم سفارش جعبه‌ها باشد.
شاید تعجب کنید که چگونه مردم از خرید کالاهای بهداشتی صرف‌نظر می‌کنند، ولی وقتی از زبان مسئولان دولتی می‌شنویم که در نیمه اول امسال، یک دهک(یعنی حدود ۸ میلیون نفر) به صف فقر مطلق پیوسته‌اند، دیگر جای هیچ تردیدی باقی نمی‌ماند. طبقه متوسط که خریدار اصلی این محصولات است، در چنبرۀ مشکلات اقتصادی گرفتار است و قدرت خرید ندارد. بنابراین حتی کالاهای نسبتاً ضروری غذایی و بهداشتی را از سبد خریدش حذف می‌کند.
وقتی حال و روز سفارشات چاپی برای بسته‌بندی چنین باشد، دیگر چه انتظاری از بخش‌های دیگر دارید؟
کارهای نشر و مطبوعات که بد بود، بدتر هم شد. میانگین تیراژ کتاب که در سالهای قبل از انقلاب با جمعیت اندک آن زمان، ۳۰۰۰ نسخه بود، حالا به ۵۰۰ نسخه و حتی کمتر رسیده است(!) روزنامه‌ها و مجله‌ها که با افزایش سرسام‌آور قیمت کاغذ، بعضی تعطیلی اختیار کرده‌اند و شماری نیز از تعداد صفحات کاسته‌اند و بر فاصلۀ انتشار افزوده‌اند.
چاپخانه‌هایی که درگیر کارهای مطبوعاتی‌اند معمولاً شب‌کاری و جمعه‌کاری داشتند، اما حالا همان یک شیفت کار را هم پر نمی‌کنند.
کارهای تبلیغاتی هم به جز تبلیغات حکومتی و مذهبی، گاهی هست و گاهی نیست. وقتی کار و کسب تجارت و تولید همه دچار رکود باشد، تبلیغات هم از نفس می‌افتد. از معدود کارهایی که مُهر شب عید بر پیشانی دارند، تقویم و سررسید است که امسال بسیار کم‌رونق و محدود شده است. با کاغذ تحریر بندی ۴۰۵ هزار تومان که نمی‌شود با دست و دل‌بازی سررسید چاپ کرد. سقوط این بازار هم به نوبۀ خود، کسب و کار چاپخانه‌ها و صحافی‌ها را بی‌رمق کرده و ماشین‌ها را به خواب زمستانی برده است.
کارهای اوراق و سربرگ که در مقابل کارهای بسته‌بندی و نشر و تبلیغات هیچگاه رقم قابل عرضی نبوده‌اند، حالا هم به همان نسبت آب رفته‌اند و معدود شرکت‌هایی که در این وانفسا به فکر برند، لوگو و هویت سازمانی هستند، به ناچار در تخصیص هزینه بسیار محافظه‌کارانه عمل می‌کنند.
در این شرایط چاپخانه‌ها در گردش کار روزانۀ خود دچار مشکلات جدی هستند، چه رسد به این‌که بخواهند توسعه دهند و ماشین یا دستگاه جدیدی در چاپخانه نصب کنند.
این شرایط، توسعه صنعت چاپ را چند سال به تأخیر می‌اندازد.

 

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید