خوشبینم، در حدی که دماغمان را بالای آب نگه داریم
سیدرضا کروبی، با سابقه اجدادی در کار چاپ و تجربه چهل و چند ساله در چاپخانه اخترشمال و با پشتوانه علمی و شناخت همه جانبه صنعت چاپ، یکی از چهرههای شاخص در صنعت چاپ است که به خاطر ارتباط با صنایع بزرگ و کوچک و تجربه حضور در نهادهای صنفی و فعالیتهای اجتماعی و کار نشر و مطبوعات، از اوضاع کلی اقتصادی ـ اجتماعی کشور نیز شناختی نسبی دارد، بنابراین شخص مناسبی است که دیدگاه خود را درباره وضعیت امروز و چشمانداز سال پیش روی ما، بازگو کند، دیدگاههای او، که به تعادل و انصاف شناخته شده است، میتواند تأمل برانگیز باشد.
مشکلات صنعت چاپ مثل بقیه صنایع کشور ناشی از بیثباتی اقتصادی کشور است. تحریمها از یک طرف و تصمیمات غیرکارشناسی متناقض از طرف دیگر، رمقی برای ما باقی نگذاشتهاند. ما سالها است که فراموش کردهایم شرایط عادی اقتصادی چگونه است و همیشه خود را در یک مقطع حساس یا پیچ خطرناک یافتهایم.
اینها کم بود که یک بلای ناشناخته بر سر ما فرود آمد. ویروس کوید ۱۹ که انقدر با آن مأنوس شدهایم که کرونا صدایش میکنیم. تقاضای فوقالعاده زیاد موادغذایی بستهبندی شده و فروش اینترنتی ارزاق، قیمت خمیر کاغذ را به تنی بیش از ۱۲۰۰ دلار افزایش داده است. در صورتی که مقوای مغز سفید چینی را حدود ۹۵ دلار میخریدیم. بر اثر تحریمها قیمت باربری به ایران هم شدیداً افزایش یافته است. در این بین دولت هم که به جای کارگشایی، به دنبال منابع درآمدی جدید است، شب عید اعلام کرد که سال جدید حقوق و عوارض گمرکی را براساس ارز نیمایی (یعنی حداقل ۵ برابر) محاسبه خواهد کرد.
نتیجه این شد که با وجود کاهش قیمت دلار، قیمت کاغذ تحریر از بندی ۴۵۰ هزارتومان به ۶۵۰ هزارتومان و مقوای مغز سفید در فاصله دی ماه ۹۹ تا فروردین ۱۴۰۰، از کیلویی ۲۳ هزارتومان به ۳۷ هزارتومان (رقم بیسابقه) رسید. چرا که بازرگانان پس از انتخاب بایدن با پیشبینی قیمت پائین دلار، واردات را قطع و با توجه به افزایش گمرک در سال جدید، از عرضه کاغذ و مقوا خودداری کردند. چاپخانهداران، ناگهان با یک شوک قیمتی جدید روبرو شدند. در داخل هم با فشارهای عجیبی روبرو هستیم. اتحادیه بنگاهداران امسال، هزینه بنگاهداری کاغذ و مقوا را به طور یکجانبه ۷۰درصد افزایش داده است! ظاهرا همه سوار قطار تورم شدهاند جز چاپخانهداران!
با این همه من خوشبینم. چون بالاتر از سیاهی رنگی نیست و دیگر از این بدتر نخواهد شد. بالاخره شرایط تغییر خواهد کرد.
آیا امیدواری شما به شرایط جهانی است یا شرایط داخلی؟
گفتیم که در اثر شیوع کرونا مصرف کالاهای بستهبندی زیاد شده و همین امر به مصرف مقوا دامن زده؛ قیمت خمیر کاغذ را بالا برده و حالا با روندی که در اروپا و امریکا شاهد هستیم، تا پائیز یا حداکثر تا آخر سال میلادی، همه مردم در این دو قاره واکسن میزنند و کرونا فروکش خواهد کرد. در کشور ما البته بیشتر طول خواهد کشید، ولی همین روند به کاهش قیمت مقوا و خمیر کاغذ خواهد انجامید و امیدواریم، مقوای پشت طوسی به تنی ۶۵۰ دلار و مغز سفید به تنی ۹۵۰ دلار برسد، که نسبت به شرایط عجیب و غریب کنونی، به هر حال گشایشی رخ خواهد داد.
تأکید شما به طور کلی بر تأمین موادمصرفی و به ویژه مقواست. در صورتی که عوامل گرانی و بالارفتن هزینهها و قیمت تمام شده محصولات و خدمات بسیار متنوعاند. مثلا همین دریافت مدتدار دستمزد چاپ، در این اقتصاد بیثبات، تأثیری زیانبار بر وضعیت چاپخانهها میگذارد.
البته که عوامل مختلفی در وخامت اوضاع اقتصادی چاپخانهها دخیلاند ولی من با توجه به حرفه اصلی چاپخانه اخترشمال که تولید جعبه مقوایی است، به ماده مصرفی عمده این صنعت اشاره و تغییرات قیمت آن را به عنوان یک شاخص اساسی در کسب و کار چاپ و بستهبندی مطرح کردم.
اتفاقاً همین پرداخت مدتدار به خاطر تغییرات قیمت مقوا، ضرر و زیان چشمگیری را متوجه چاپخانه ما کرده است. متأسفانه سفارشدهندگانی که به هر حال در این یک سال کرونایی، کم و بیش کسب و کارشان از چاپخانهها بهتر بوده، با تعلل در پرداختها، تعادل مالی چاپخانه را به هم زدهاند.
چرا صنایع غذایی، دارویی و بهداشتی که کم و بیش درآمدهای خوبی دارند، در پرداخت هزینه چاپ تا این حد با امساک و قطره چکانی عمل میکنند؟
به هر حال این مسائل به رفتار چاپخانهها در مجموع بستگی دارد، سنتهایی در تعامل چاپخانهها با مشتریان معمول بوده که ادامه یافته است مانند تهیه مقوا یا کاغذ برای مشتری بدون دریافت وجه آن. اما اکنون با تورمی که در اقتصاد ماست، تداوم این روش زیانبار است. از طرفی برخی واحدهای جدید به میدان آمدهاند که به هر دلیل توازن بازار را به هم میزنند و سفارشدهندگان نیز از این شرایط تا حدی به سود خود بهره میبرند.
چرا شرکتهای غذایی و شویندهها و غیره طی یک سال اخیر قیمتهای خود را چند نوبت بالا بردهاند ولی چاپخانهها نمیتوانند دستمزد واقعی خود را بگیرند؟
این یک وجه مسأله است. اما اگر دقیقتر ببینید، تولید کنندهها هم مشکلات خود را دارند. مثلا در مورد پودر رختشویی چندین قلم مواد اولیه وارداتی دارند که با نرخ ارز، قیمت آنها بسیار بالا رفته، از طرفی قیمتگذاری این محصول زیر نظر سازمان حمایت از مصرفکننده صورت میگیرد و به خاطر حفظ تعادل در جامعه، اجازه افزایش بهای دلخواه تولیدکنندگان را نمیدهد. همین شرکتهای بزرگ مجبورند مواد اولیه خود را نقدا تهیه کنند، اما وقتی به هزنه چاپ میرسند، پرداختهایشان مدتدار میشود. دلیل آن هم روشن است. به علت کمبود کار، سفارشدهندگان میتوانند از رقابت چاپخانهها سود ببرند و در پرداختها دیرکرد داشته باشند. اما کسی مواد اولیه را به ما نسیه نمیدهد.
باز هم بحث ما برگشت به هزینه موادمصرفی، چه در تولید محصولات بهداشتی و چه چاپ و بستهبندی.
بله، شما همین جعبه پودر را در نظر بگیرید که در مقوای پشت طوسی بستهبندی میشود. سال ۹۶ مقوای پشت طوسی کیلویی ۷ هزارتومان بود. حالا پوشال کیلویی ۷ هزارتومان! فرورین پارسال ما پوشال را کیلویی ۲۲۰۰ تومان میفروختیم، امسال، همین دیروز فروختهایم کیلویی ۷ هزارتومان.
الان مقوای کرجی پیدا نمیشود. خیلی از کارخانهها تولیدشان متوقف شده چون مقوا ندارند. در نظر بگیرید که در مقطعی برعکس بود. چند سال پیش بازرگانان و شرکتهای سرمایهگذاری مختلف، آنقدر مقوای مغز سفید (FBB) وارد کرده بودند که از همه طرف عرضه میشد و ما برای بعضی کارها که ضروری نبود هم این نوع مقوا را پیشنهاد میدادیم که چاپ بهتری داشته باشد. اما حالا میبینیم متاسفانه محصولاتی مانند بیسکویت در جعبه مقوای پشت طوسی بستهبندی میشود که بهداشتی نیست.
حالا با همه این صحبتها سال ۱۴۰۰ را چگونه پیشبینی میکنید؟
علیرغم همه این واقعیتهای ناگوار، من نسبت به آینده و روند سال ۱۴۰۰ خوشبینم. مثل کسی که کرونا گرفته و حالش بهتر میشود، به هر حال کرونا که هست و احتمال گرفتار شدن به آن وجود دارد، در چنین شرایطی، بازیافتن سلامت و نجات پیدا کردن، خودش جای خوشحالی دارد.
خوشبینی من امید به گشایش در رفع تحریمها است.
این سخن را که در کنار آن خوشبینی شما بگذاریم، قاعدتاً باید منتظر نوسازی و توسعه چاپخانه و نصب ماشینهای پیشرفته جدید باشیم، همینطور است؟
نه، با این نرخ ارز حرفی از توسعه به این صورت که شما میگوئید نمیتواند در میان باشد. خوشبینی من به خاطر پیشبینی وضعیتی است که بتوانیم دماغ خود را بالای آب نگه داریم.
الان توان سرمایهگذاری چاپخانهها بسیار محدود شده و ما سوق داده شدهایم به سوی ماشینآلات چینی. دست کم برای ماشینآلات پس از چاپ و دستگاههای تکمیلی، اغلب چاپخانهها به جای ماشینآلات اروپایی، سراغ دستگاههای چینی رفتهاند. هم به دلیل محدودیت توان مالی و هم به خاطر تسهیل شرایط بازرگانی با چین در مقایسه با اروپا.
به نظر میآید اگر امسال این موج را رد کنیم (هر چند که ما سالها است که در لحظه حساس کنونی و پیچ خطرناک هستیم)، کمکم به وضع متعادلی برسیم و قیمتها به کانال پائینتری برسد که در حد قدرت خرید جامعه باشد.
ما به خاطر وضعیت خاص تحریمها و دور زدنها و شرایط پیچیده انتقال ارز، ناچاریم کلی عملیات سوری و معاملات ارزی با صرافیها و ارائه اوراق گوناگون غیرضروری، حتی در سیستم دولتی انجام دهیم که همه اینها علاوه بر اتلاف وقت و انرژی، هزینههای مضاعفی به سرمایهگذاران تحمیل میکند. امیدواریم با عادی شدن شرایط، پس از حذف بخشی از تحریمها و کسب درآمدهای ارزی کشور، به نقطه تعادلی نزدیک شویم که لااقل امکان تداوم کسب و کارها فراهم شود. این به شرطی است که نرخ دلار به زیر ۲۰ هزارتومان برسد. چیزی که دور از انتظار نیست.
بالاخره پیشبینی میکنید که توسعهای در چاپخانههای ایران اتفاق بیفتد؟
الان که آخر دولت است و در آستانه انتخابات هستیم، هیچ اتفاق خاصی در این زمینه نمیافتد. ولی با گشایشی که پس از مذاکرات بر جام شاید اتفاق بیفتد و درآمدهای ارزی وارد کشور شود، توسعه صنعت چاپ هم در حد محدودی صورت خواهد گرفت. توجه داشته باشید که توسعه با اخذ تسهیلات بانکی و با وامهای کلان امکانپذیر میشود که تنها واحدهایی انگشت شمار، میتوانند بگیرند. خرید ماشینها، میلیونها دلار برای یک چاپخانه آب میخورد، چنین سرمایهگذاریهایی برای هر چاپخانهای میسر نیست. حالا حالاها ما نباید انتظار توسعه همه جانبه و شکوفایی صنعت چاپ و توان رقابت جدی در بازار جهانی داشته باشیم. فعلاً همانطور که گفتم بیشتر چاپخانهها امید به حفظ وضع موجود یا رشدی اندک دارند.
وقتی اقتصاد حرکت کند، در همه رشتهها، رشد نسبی خواهد بود و چاپ به عنوان صنعتی بین رشتهای، توسعه خواهد یافت، به نظر شما چنین نیست؟
چه صنعتی در کشور ما بالاتر و با اهمیتتر از صنعت نفت است؟ صنعت نفت ما در بخش حفاری و بهرهبرداری و غیره، به شدت نیازمند نوسازی است. ما به خاطر فرسوده شدن تجهیزات، امکان استخراج بخشی از نفت خود را نداریم، این کارها مستلزم تجهیزات جدید و سرمایهگذاریهای سنگین است که شاید جذب سرمایه خارجی را طلب کند. وقتی در صنعت نفت شاهد نوسازی نباشیم، برای صنایع دیگر و صنعت چاپ نمیتوان انتظار شکوفایی داشت. به هر حال صنعت چاپ در مجموع پاسخگوی نیاز موجود تولیدات کشور بوده است و رشدی اندک را پا به پای رشد نسبی اقتصادکشور خواهد داشت. اما گمان نمیرود، چاپخانههایی پیشرفته با امکانات و گردش کاری مطابق پیشرفتهترین چاپخانههای اروپایی در ایران شکل بگیرند. البته اینجا و آنجا به ابتکار برخی مدیران خوش فکر و خلاق کارهای دلگرم کنندهای صورت میگیرد ولی چاپخانههای ما انگیزه و توجیهی برای سرمایهگذاریهای کلان ندارند.
با این توضیحات به نظر شما نباید فراتر از رشدی جزیی، منتظر توسعه صنعت چاپ باشیم، آیا در زمینه نیروی انسانی در بدنه این صنعت چه تحولی رخ خواهد داد؟
تحول خاصی روی نمیدهد. مسأله نیروی انسانی در کل کشور، بسیار پیچیده و دستخوش مشکلاتی است که به یک کارخانه یا چاپخانه مربوط نمیشود. مشکل تورم و گرانی و حتی آموزش را هیچ واحدی نمیتواند به تنهایی حل کند .
اما نکته مهم دیگر درباره نیروی انسانی، ضرورت آموزش فنی به کارکنان صنعت چاپ در بخشهای مختلف است. که کار قابل توجهی در این زمینه انجام نشده است.
امیدوارم کارکنان صنعت چاپ از هر نظر جایگاه شایسته خود را پیدا کنند، هم از نظر قابلیتهای حرفهای و هم رفاه و شرایط زندگی.