شرايط نامساعد بانک‌هاي ايران براي ليزينگ

شرايط نامساعد بانک‌هاي ايران براي ليزينگ

«ليزينگ» واژه آشنايي براي بسياري ايرانيان است. طرحي که جمعيت کثيري از ايرانياني را که توان مالي براي خريد خودرو نداشتند، صاحب خودرو کرد. با شنيدن نام اين طرح، صاحب خودروشدن براي کساني که پيش از اين دسترسي به خودرو برايشان امکان‌ناپذير بود، دست‌ يافتني شد و تصورِ تسهيل در دستيابي به خودرو موجب شد بسياري براي گذراندن دوره رانندگي و اخذ گواهي نامه اقدام کنند. به‌نظر مي‌آمد به شعار «با ايران خودرو، هر ايراني يک خودرو!» قدمي نزديک‌تر شده بوديم. اين طرح در گستره وسيعي اجرا شد و بر تعداد خودروها روزبه‌روز افزوده مي‌افزود. خيابا‌ها شلوغ و شلوغ‌تر شد.

سال‌ها گذشت…

بسياري از کارشناساني که روزي خود در مدح صاحبان طرح ليزينگ خودرو لب‌ها گشوده بودند، حالا از اين طرح به‌عنوان استثمار مردم توسط شرکت‌هاي ايران خودرو و سايپا که توليدکنندگان انحصاري خودرو در کشور هستند، نام مي‌برند. کارشناساني که با نفس ليزينگ هيچ‌گاه مخالف نبوده‌اند، اين طرح که امکان فروش محصولات سازندگان داخلي خودرو را فراهم ‌آورد، براي بسياري از مقولات اجتماعي و اقتصادي ايراني‌ها زيان‌بار تلقي مي‌کنند.

در صنعت چاپ اما شرايط به‌گونه ديگري است. افزايش مدل ماشين در صنعت چاپ در ابعاد مختلفي با صنعت خودرو تفاوت دارد. به اعتقاد همين کارشناسان ماشين چاپ نه خيابان را شلوغ مي‌کند و نه در مقياس چشمگير هوا را آلوده. اصولا نحوه استفاده و ارزش افزوده اين دو زمين تا آسمان فرق دارد. کارشناسان، فروش اقساطي محصولات صنعتي را براي صنعت ثمر بخش مي‌دانند. به‌ويژه در خصوص صنعت چاپ ما که نياز ويژه‌اي به تجهيز شدن و انطباق خود با تکنولوژي روز دنيا دارد.

در گزارش پيش‌رو سخنان برخي از فعالان و کارشناسان صنعت چاپ درباره طرح فروش اقساطي موسوم به ليزينگ را بازتاب مي‌دهيم. در اين گزارش علاوه بر کندوکاو پيرامون ليزينگ در صنعت چاپ ايران از تأثير بانک‌ها در اين طرح و مقايسه ليزينگ در کشورهاي توسعه‌يافته با ايران مطالبي ارائه خواهد شد

اخيرا يکي از شرکت‌هاي نمايندگي فروش ماشين‌آلات چاپ اقدام به فروش ليزينگي بعضي ماشين‌آلات کرده که نمايندگي فروش آنها در ايران را دارد. اين طرح به صورت مستقيم توسط شرکت‌هاي مبدأ (شرکتي توليد‌کننده ماشين) براي بازار ايران منظور شده و موقعيت مطلوبي را براي برخي از چاپخانه‌داراني که توان خريد ماشين‌آلات اين شرکت‌ها را ندارند، فراهم کرده است. براي فروش ماشين‌هاي افست ۵۰ درصد قيمت ماشين دريافت شده و مابقي آن در طول ۱۲ ماه از خريدار دريافت مي‌شود و اين ميزان براي ماشين‌هاي عمليات پس از چاپ مطلوب‌تر بوده و فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد را نقدا دريافت مي‌کنند. ۷۰ الي ۸۰ درصد باقيمانده بدون سود در اقساط تعيين شده توسط خريدار پرداخت مي‌شود. گويا در اين طرح سودي از خريدار دريافت نمي‌شود. اما چرا؟ مگر غير از اين است که ذهنيت ما راجع به قسط و اقساط به سودهاي قابل‌توجه منعطف مي‌شود؟ پاسخ در وراي مرزهاي کشور، در مناسبات بانکي و وضعيت اقتصادي و تورم کشوري که شرکت توليد‌کننده ماشين‌آلات مزبور در آن فعاليت مي‌کند، نهفته است. در آن کشور‌ها از آنجايي که تورم کم و در نتيجه سود بانکي پايين است، اين شرکت‌ها براي ارائه خدمات اقساطي‌شان سودي دريافت نمي‌کنند. بنابراين وقتي با شرايط و قوانين خودشان طرح ليزينگي ارائه مي‌دهند، سودي از خريدار دريافت نمي‌کنند. لازم به ذکر است از آنجايي که خود شرکت مبدأ به صورت مستقيم باني ليزينگ است، معاملات انجام شده با دلار صورت مي‌گيرد. بنابراين با اندکي تعمق و تأمل، مبالغي را که ممکن است خريدار افزون بر آنچه قيد شده متحمل شود، در کاهش ارزش ريال در برابر دلار مي‌توان معني کرد … . در چنين مواردي درست است که خريدار بدون سود اقساط را مي‌پردازد، اما از آنجايي که تورم در ايران بالاتر است و قيمت ريال به مرور در مقابل دلار کاهش مي‌يابد، مي‌توان مابه‌تفاوت افزايش قيمت دلار را به مثابه سودهاي دريافتي بانک‌هاي ارائه‌دهنده ليزينگ در ايران تلقي کرد.

يکي از کارشناسان مي‌گويد: «در چاپ کيفيت بسيار اهميت دارد. يکي از مهم‌ترين عواملي که چاپخانه‌اي را از ديگرچاپخانه‌ها متمايز و سطح آن را بالاتر مي‌برد کيفيت توليدات آن چاپخانه است. از طرفي براي رسيدن به يک کيفيت خوب نيازمند ماشين خوب هستيم. شايد در مواردي بتوان با يک ماشين مدل پايين کار خوب هم ارائه داد اما در بسياري از موارد سفارشاتي هستند که فقط با ماشين‌آلات مدرن و باکيفيت امکانپذير خواهند بود». وي مي‌افزايد: «وقتي تعداد ماشين‌آلات بي‌کيفيت در کشور بالاست نمي‌توانيم به آن توانايي و کيفيتي که مي‌خواهيم برسيم. با ماشين‌هاي بي‌کيفيت نمي‌توان خدمات پس از فروش خوبي ارائه داد. اين ماشين‌ها نمي‌توانند جوابگوي مناسبي براي خدمات پس از فروش باشند. بنابراين فروشنده اين ماشين‌ها حرف چنداني براي گفتن ندارد». اين کارشناس به وضعيت نامطلوب اقتصادي کشور هم اشاره کرده و دشواري وضعيت اقتصادي و عدم تمکن مالي چاپخانه‌داران و سرمايه‌گذاران را عامل اصلي رو آوردن بسياري از آنها به ماشين‌آلات بي‌کيفيت عنوان مي‌کند. مسئله‌اي که به گفته وي به وفور قابل مشاهده است و صنعت چاپ کشور را با مصائبي همچون فرسودگي ناوگان روبه‌رو کرده است. وي با احتساب همين شرايط نامطلوب اقتصادي و وسع نه چندان مطلوب بسياري از چاپخانه‌داران، راهي را براي رسيدن به ماشين‌آلات برندهاي معتبر متصور مي‌داند؛ ليزينگ. وي ليزينگ را فرصتي ويژه برمي‌شمارد که موجبات بهره‌مندي چاپخانه‌هاي با نقدينگي پايين، از ماشين‌آلات با کيفيت و مدرن را فراهم مي‌کند. اين کارشناس اضافه مي‌کند: «چاپخانه‌داري که فقط پول خريد يک ماشين دست‌دوم را دارد مي‌تواند همان پول را به‌عنوان پيش‌قسط براي دريافت ماشين نو بپردازد و با ارزش افزوده‌اي که آن ماشين ايجاد مي‌کند بقيه اقساطش را پس دهد. اين‌گونه به‌راحتي سطح کار خود را بالا مي‌برد».

به گزارش خبرنگار ما براساس برخي مشاهدات، بانک‌ها را به‌ويژه در ايران مي‌توان به‌عنوان يکي از مهره‌هاي تأثيرگذار در ليزينگ قلمداد کرد. دست کم تاکنون بدون تسهيلاتي که بانک‌ها در مراودات خود با شرکت عرضه‌کننده ليزينگ ارائه مي‌دهند، انجام اين طرح‌ها امکانپذير نبوده است. بنابراين کُميت واکاوي ليزينگ در ايران بدون بررسي امکانات سيستم‌هاي بانکي کشور و نحوه و شرايط ارائه خدمات توسط بانک‌ها لَنگ خواهد بود. پيش‌تر در گزارشي که به تسهيلات بانکي و ميزان بهره‌مندي چاپخانه‌داران از آن مربوط مي‌شد با کارشناسي که خود صاحب چاپخانه هم بود صحبت کرديم. از نظر وي سود بانکي در کشور آنچنان بالاست که چاپخانه‌داران در بسيار موارد استفاده از تسهيلات را ناموجه مي‌يابند. همچنين به باور وي شرايط بهره‌مندي از وام و وثيقه‌هايي که براي گرفتن وام لازم است کار را آنچنان دشوار مي‌کند که چاپخانه‌دار چاره‌اي جز بخشيدن عطاي وام‌به‌لقايش نداشته باشد. با اين حال هنوز هم در مواردي که ليزينگ توسط مؤسسه يا شرکتي داخلي ارائه شود، بانک‌ها و خدماتشان نقش کارسازي در اين طرح ايفا خواهند کرد.

در پرتو همين مطلب از مسئول ماشين‌آلات شرکت نمايندگي که ارائه‌دهنده خدمات ليزينگ شرکت مبدأ خود است جايگاه بانک‌ها در ليزينگ را جويا مي‌شويم و مي‌پرسيم آيا اين تأثيرات مثبت بوده است؟ وي مي‌گويد: «در شرايط کنوني بانک‌ها در ايران سودهاي بالا مي‌گيرند. از طرفي در قبال صنعت چاپ کشور تسهيلات ويژه که براي صنعت‌گران شرايط مناسبي ايجاد کند، وجود ندارد. وقتي براي تسهيل در روند کار داوطلبان خريد ليزينگي را به بانک ارجاع مي‌دهيم، از آنجايي که سود بانک‌ها در ايران بسيار بالاست، قيمت اقساطي که بايد بپردازند نيز بالا مي‌رود. در نتيجه پس از اتمام اقساط، قيمت نهايي ماشين بسيار بيشتر از خريد نقدي آن تمام خواهد شد. لذا مي‌توان گفت با اين کار (ارجاع متقاضي خريد ليزينگي ماشين چاپ به بانک) اگر خواسته‌ايم کمکي به خريدار بکنيم، کمک را خنثي کرده‌ايم؛ چراکه در اين ارجاع، بانک سود خودش را مي‌گيرد، فروشنده هم طبق محاسبات‌اش سود خود را از فروش ماشين برده است؛ اين وسط فشار واقعي به خريدار وارد مي‌شود. اوست که از اين معامله متضرر خواهد شد». وي بيان اين مطلب را دليلي بر عدم استقبال شرکت متبوع‌اش از همکاري با بانک‌ها درخصوص فروش ليزينگي محصولات‌شان عنوان مي‌کند.

به اعتقاد يکي از کارشناسان اقتصاد چاپ، عدم کارآمدي بانک‌هاي ايران موجب شده بسياري از نمايندگي‌ها به جاي ارائه ليزينگي تمامي محصولات، با شرکت‌هاي مبدأ به طور مجزا وارد مذاکره شده و از آنها بخواهند طرح ليزينگي خود را (با شرايط شرکت مبدأ و کشوري که در آن است) به مشتريان ماشين‌آلات‌شان عرضه کنند.

لازم به ذکر است که در اين گزارش ناکارآمدي بانک‌ها در ارائه تسهيلات مرتبط با ليزينگ محصولات صنعتي، محصول شرايط نامطلوب اقتصادي و تورم بالا عنوان شده است. شرايط مطلوب اقتصادي و تورم پايين، يحتمل مسائل را به گونه‌اي ديگر رقم خواهد زد. مي‌پرسيم کارآمدي بانک‌ها در پيشبرد طرح ليزينگ در چه شرايطي متبلور خواهد شد؟ يکي از کارشناسان صنعت چاپ پاسخ ما را مي‌دهد. وي اظهار مي‌کند: «اگر شرايط کشور به‌گونه‌اي بود که بانک‌ها با توجه به شرايطي که شرکت خارجي فروشنده ماشين مي‌گذارد و طول زماني که براي اقساط‌اش در نظر مي‌گيرد، مي‌توانستند با کشورهاي اروپايي «يوزانس» يک يا چند ساله پاس کنند، ديگر نيازي به بسياري از طرح‌ها و مشکلات و مصائب مرتبط با آن نبود». وي با بيان اين مطلب در تبيين شرايط ايده‌الي که اين اقدام بانک‌ها به وجود مي‌آورد تصريح مي‌کند: «در اين صورت بدون هيچ مانعي چاپخانه‌دار خريد را از شرکت خارجي مي‌خريد و مستقيم وارد چاپخانه‌اش مي‌کرد. آنگاه با ارزش افزوده‌اي که ماشين چاپ دارد، درآمد کسب کرده و اقساط ماشين را از درآمد خودِ ماشين مي‌پردازد. بدون هيچ دردسري با مبلغي چند برابر کمتر از قيمتِ ماشين برند معتبر صاحب آن ماشين مي‌شود. البته همان‌طور که گفتم اينها منوط به پاس‌کردن يوزانس توسط بانک‌هاي ماست.»

براساس آنچه توسط کارشناسان اظهار شد مي‌توان گفت، توانايي بانک‌ها در پاس‌کردن يوزانس‌هاي چندساله به راحتي ارتباط بين چاپخانه‌دار و شرکت مبدأ در کشور خارجي را برقرار مي‌کند. يعني بهره‌مندي چاپخانه‌دار يک کشور جهان‌سومي از مزاياي شرکت معتبر توليدي ماشين در کشورهايي که غالبا در اروپا هستند. بد نيست اينجا گريزي به آن ور آب بزنيم و شرايط ليزينگ آنجا را هم جويا شويم. پرسش را اين‌گونه مطرح مي‌کنيم. در قياس بين فروش ليزينگ ايران و کشورهاي توسعه‌يافته چه مي‌توان گفت؟ کارشناس ما پاسخ مي‌دهد: «در ايران بانک مرکزي ضمانت نامه تعهد پرداخت صادر نمي‌کند و اصلا در سيستم اين بانک نيز ضمانت‌نامه وجود ندارد». وي در امتداد توضيحاتش با اشاره به طرح موسوم به يوروليزينگ که امکان فروش ليزينگي ماشين در اروپا و خارج آن را فراهم مي‌کند، مي‌افزايد: «در اين طرح ماشين‌ها نه تنها در اروپا که به خارج از آن به صورت ليزينگ فروخته مي‌شوند. در اين طرح ماشين‌ها را با درصدهاي خيلي پايين مي‌فروشند و اين کار را با کاهش يا معافيت ماليات براي خريدار انجام مي‌دهند. متأسفانه در ايران اين قوانين محلي از اعراب ندارند.»

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید