بین بخشهای مختلف چاپ دیوار نکشید
نام عباس ایران عقیده با انجمن چاپ دیجیتال گره خورده است. تشکلی که چندین سال برای سر و سامان دادن و هویت بخشی به واحدهای نوپای چاپ دیجیتال کوشید و سر انجام در کشاکش رقابت اتحادیهها برای جذب آنها، به اتحادیه لیتوگرافان پیوست.
اما او همیشه در بحثهایی که با مسئولان اتحادیهها و مقامات ارشاد داشت، نظری متفاوت بیان میکرد: “بین بخشهای مختلف چاپ دیوار نکشید. برای مشتری اصلاً تفاوت نمیکند که سفارش او با چه روش چاپی و در چه کارگاهی تحت پوشش کدام اتحادیه چاپ شود. بلکه نکته مهم برای مشتری سرعت، قیمت، محدود نکردن سفارش چاپی آن از نظر تیراژ و ابعاد و جنس و غیره است. حال این مجموعه خدمات دهنده چاپی با توجه به نیاز مشتریانش ماشین آلات مورد نظر را انتخاب کرده تا بتواند سهم بیشتری از سفارشات را در اختیار بگیرد. برای مثال مجموعه ای همه نوع مشتری از نظر تیراژ کار دارد بنابراین تصمیم می گیرد هم ماشین دیجیتال و هم ماشین افست در مجموعه خود نصب کند و این مجموعه نمی تواند برای انجام چنین کار ساده ای چند تا مجوز از اتحادیههای مختلف داشته باشد.”
با این همه به دلیل حل و فصل مسائل صنفی، هم او بود که به عنوان رئیس انجمن چاپ دیجیتال، در چند سال اخیر به دلیل ایجاد یک سازمان چاپ یکپارچه در این صنعت ابتدا با ادغام در اتحادیه لیتوگرافان تشکیل مجموعه بزرگتر و نهایتا حرکت بسوی یکپارچگی و تشکیل کل امور صنعت چاپ، چاپ دیجیتال را به آن اتحادیه سپرد.
عباس ایران عقیده به اتفاق شرکا، روزگاری بزرگترین چاپخانه یا کارخانه چاپ دیجیتال لارج فرمت را داشتند (نقش مبنا با حدود ۱۲۵ پرسنل) و رئیس انجمن نوپای چاپ دیجیتال بود. حالا هم نقش مبنا و هم انجمن غیرفعالاند. درحالی که منظره چاپ دیجیتال و بازیگران آن تغییر کرده است، از او میپرسیم، چه شد که انجمن چاپ دیجیتال به اتحادیه لیتوگرافان پیوست؟
واقعیت این است که تقسیمات اتحادیهها و صنوف در ایران مربوط به ساختاری قدیمی است. دست کم در رشته چاپ، چنین است. جدا کردن لیتوگرافی و کلیشهسازی، از چاپخانه شاید زمانی معنی دار بوده، ولی الآن کمتر چاپخانهای است که لیتوگرافی نداشته باشد. چاپ دیجیتال که وارد کشور شد و تکنولوژی آن بسرعت در جهان توسعه یافت، به ناچار باید در طبقهبندی صنفی در جایی قرار میگرفت. پس از تشکیل انجمن و کشاکش با ادارات مختلف و برخورد نظام صنفی، ترجیح دادیم به اتحادیه لیتوگرافان بپیوندیم، بیشتر به این خاطر که میگفتند چاپخانهها باید در مکان تجاری باشند ولی لیتوگرافان میتوانستند در محل اداری فعالیت کنند. از آنجا که بسیاری از واحدهای چاپ دیجیتال در مکانهای غیر تجاری و حتی بعضیها در مکان مسکونی فعالیت داشتند، با لیتوگرافان قرابت بیشتری داشتیم. در آن زمان آقای ابوالحسنی رئیس اتحادیه کلیشه و لیتوگراف بود و با ایشان توافقنامهای امضا کردیم و اعضای انجمن چاپ دیجیتال، از اتحادیه لیتوگرافان پروانه فعالیت گرفتند به دنبال این تصمیم، لازم بود توضیحات و توجیهاتی به ادارههای مختلف، از جمله سازمان مالیات بدهیم.
حالا شنیدهام که اتحادیه چاپخانهداران مدعی جذب چاپخانههای دیجیتال است و به اتاق اصناف میگوید این رسته را به ما بدهید. احساس من این است که چاپ دیجیتال برای این دوستان مثل گوشت قربانی است.
فناوری، نظام صنفی را دگرگون میکند
واقعیت این است که جدای از کشاکش بین این و آن اتحادیه، فناوری چاپ چیز دیگری را دیکته میکند. مثل سابق نیست که مدتی صرف ساخت کلیشه و گراور شود، بعد نوبت به چاپ برسد. الان مشتری یک فایل میفرستد و همه کارها یکجا انجام میشود و سریع به او تحویل داده میشود و اصلاً برای مشتری فرقی نمیکند که شما با کدام ماشین چاپ کردهاید. او به افست و دیجیتال و غیره کار ندارد، بلکه کار خوب با قیمت مناسب میخواهد.
دانش فنی و ماشینآلات و فرایندهای چاپ دیجیتال و افست و لیتوگرافی و طراحی همه به هم نزدیکتر از گذشتهاند. ما قبلاً هم این بحث را با ارشاد و جاهای دیگر داشتهایم که به جای اینصنفهای جداگانه، باید چیزی مثل سازمان چاپ یا واحد چاپ باشد، در آن صورت هر واحد براساس طیف مشتریان و نوع سفارشات خود، میداند چه نوع ماشین آلاتی باید نصب کند و کارش را توسعه دهد.