زمان اندکي از سالگشت فقدان شادروان دکتر جابر عناصري محقق بزرگ کتب چاپسنگي ميگذرد. او در دورهاي نزديک به دودهه بخش معرفي کتب چاپسنگي ايران را در مجله صنعت چاپ به عهده داشت. او، ما را به غفلت از پرداخت به اين موضع دچار ساخت، به يادبود او و براي آگاهي جوانان اين صنعت از گذشته آن، مقاله حاضر را که به معرفي همه جانبه شيوه چاپسنگي و نقش آن در تاريخ چاپ کشور ميپردازد به خوانندگان تقديم ميکنيم.
چاپسنگي يا در فرهنگ چاپ ليتوگرافي بيش از ۷۰ سال چاپخانههاي ايران را در انحصار خود داشت. يكي از ويژگيهاي نسخههاي چاپسنگي كه همواره مورد تأييد اهل فرهنگ بوده، خط آنها ـ به خصوص خط نستعليق ـ است كه در چاپ اين كتابها مورد استفاده قرار گرفته. نسخههاي چاپسنگي با نسخههاي خطي شباهتهايي دارند كه در مقالة حاضر ضمن بيان اين شباهتها دربارة تاريخ چاپ، تاريخچة چاپ سنگي، روش كار در چاپ سنگي، چاپ سنگي در ايران، دستاندرکاران چـاپسنــگي بحــث مــيشــود . معرفي چاپخانههاي دولتي و خصوصي چاپسنگي، تحول دستگاه چاپسنگي، معرفي مجموعه كتابهاي چاپسنگي در كتابخانة مركزي آستان قدس رضوي از جهت آمار و موجودي، نحوة ارايه خدمات و پراكندگي موضوعات مختلف چاپسنگي، مباحث ديگر مقاله است. تفكر و انديشه و تمايلات انسان او را بر آن داشت كه به ثبت و ضبط وقايع و رويدادها بر روي اشياي مختلف از جمله استخوان، سنگ، چوب، … بپردازد تا قادر به نگهداري از آنها و پاسخگوي فطرت انساني مبني بر جاودانماندن انديشهها باشد. بشر از مواد متفاوتي براي ضبط دانش استفاده كرده است. در روند تكاملي ضبط انديشه، عواملي مانند دوام، فراواني، دردسترسبودن، نرمي، سبكي، و كمحجمبودن مواد همواره مدنظر بوده است. نگارش در سير تكاملي و تاريخي خود از حكاكي بر روي سنگ آغاز و به تدريج به ضبط بر روي طومار پاپيروس و سپس طومار چرمين و پوستي تغيير شكل داد و در انتها با اختراع كاغذ و پيدايش هنر خوشنويسي و نسخهنويسي، تا دوران چاپ به تكامل خود ادامه داد. با پيشرفت صنعت و دانش، به كتابهاي بيشتري احساس نياز شد. اختراع ماشين چاپ پاسخي به اين نياز بود. ابتدا كتابهاي چاپي سربي با حروف و وسايل ابتدايي منتشر گرديد و سپس به دليل هزينة بالاي آن و پارهاي از مسايل، چاپ سنگي مرسوم گرديد. چاپسنگي نوعي چاپ مسطح بوده كه درآن به جاي حروف از سنگ مرمر استفاده ميشده؛ بدين ترتيب كه نوشته يا تصوير را به روي سنگ منتقل و با استفاده از روشهاي شيميايي آن را برجسته کردند و سپس اين تصوير به کرات روي كاغذ كپي ميشده است. اين نوع چاپ با استفاده از روش مختلط فيزيكي و شيميايي بر اساس دفع متقابل آب و چربي اختراع شده است. قريب به يك قرن پيش كتابهاي ذيقيمتي در گنجينههاي عمومي و شخصي و اخيراً دانشگاهي نگهداري ميشوند كه به دليل نوع چاپ خاصي كه دارند اصطلاحا به كتابهاي چاپسنگي مشهورند. ماشين چاپسنگي در شكل و كار تقريباً مشابه ماشين چاپ سربي بوده است، جز اين كه در چاپسنگي به جاي حروف، از سنگ مرمر كندهكاريشده استفاده ميشده است. چاپسنگي اولين بار به وسيلة آلمانيها در سال ۱۷۹۶ ميلادي اختراع شد. «آلويس زنفلدر» يك آوازهخوان تياتر آلماني بود كه بهعلت هزينههاي سرسامآور چاپ، براي اينکه بتواند تصنيفهايش را به چاپ برساند بهطور تصادفي از طريق كاربرد تيزاب بر روي سنگهاي نرم و مسطح و سبكوزن كنار رود راين، به روش چاپسنگي دست يافت.
چاپسنگي در ايران
چاپسنگي از اروپا به ايران راه يافت و نخستين بار در زمان سلطنت فتحعليشاه قاجار بود كه «عباس ميرزا نايبالسلطنه»، «محمد صالح بنحاج محمد باقرخان شيرازي» معروف به «ميرزا صالح تبريزي» را به مسكو فرستاد تا دستگاه چاپسنگي را با خود به ايران آورد. اين شخص دستگاه چاپسنگي را به تبريز آورد و اولين چاپخانة سنگي را در ايران دايرکرد. نخستين چاپسنگي در تبريز، چاپ قرآن در سال ۱۲۵۰ هجري قمري و كتاب «زاد المعاد» در سال ۱۲۵۱ هجري قمري است. در سال ۱۲۵۹ هجري قمري آقاي «عبدالعلي» نامي اسباب چاپسنگي را با خود به تهران آورد و در همان سال كتاب «تاريخ معجم» و پس از آن «پطر كبير» را به چاپ رسانيد. كتاب «حديقةالشيعه» تأليف «مقدس اردبيلي» يكي ديگر از كتب چاپسنگي است كه در سال ۱۲۶۵ هجري قمري در تهران به چاپ رسيده است. پس از آن چاپسنگي در مدت كوتاهي در ديگر شهرهاي ايران رواج يافت، به طوري كه به مدت ۵۰ سال، يگانه روش چاپ در ايران محسوب ميشد. تا اواخر دورة قاجاريه هر چه در ايران به چاپ ميرسيد چاپ سنگي بود. چاپ سربي در اوايل ظهور، به علت دشواري در چيدن حروف فارسي و غلطگيري و همچنين دقت و ممارستي كه لازمة چاپ سربي بود، چندان رواجي نيافت، در حالي كه هزينه نازل و سهولت كار با چاپسنگي، اين روش را در مدت كوتاهي بر چاپ سربي مسلط كرد. در چاپ سنگي نقاشان و خطاطان و خوشنويسان ميتوانند با مركب، هنر خود را در سرلوح، ترنجاندازي آغاز و انجام كتاب، و همچنين در تصاوير، به حد اعلاي پسنديدگي و زيبايي برسانند.
روش كار در چاپسنگي
ابتدا مطالب يا تصاوير مورد نظر با مركب مخصوص روي كاغذهاي مشمع مخصوصي كه زرد رنگ بود نوشته ميشد، بعد به مدت ۲۴ ساعت در داخل آب نگه داشته ميشد و سپس روي سنگ مخصوص كه قبلاً ساييده شده و حرارت گرفته و داغ شده بود برگردانيده ميشد تا خطوط به روي سنگ انتقال يابند. سپس بر روي سنگ اسيد نيتريك ريخته ميشد تا محل خالي سنگ (يعني اطراف نوشتهها) به اندازة يك ميليمتر حل شود و نوشتههاي روي سنگ به صورت برجسته نمايان گردد. سپس با غلتك، مركب بر روي سنگ نقش ميبست و با فشار يكسان و يكنواخت سنگ بر روي كاغذ، عمل چاپ صورت ميگرفت. براي آن كه در هنگام چاپ، مركب چاپ اطراف نوشتهها و خطها را نگيرد از مخلوطي از آب و اسيد و محلول صمغ عربي استفاده مي شد. استادكار با قلم، جاهاي خوب گرفته نشده را اصلاح ميكرد و به آن صمغ ميزد تا برجسته شود. بعد از محكم كردن سنگ با تسمه بر روي ماشين چاپ، كارگر مركبزن با يك غلتك، مركب را آهسته روي لوح ميماليد. كارگر ديگري به نام كاغذگذار، ورق را با احتياط روي سنگ ميگذاشت. چرمگذار با ورقهايي از چرم ضخيم روي كاغذ را ميپوشاند. اين كار سبب ميشد فشار وارد بر تمام سطوح كاغذ، يكسان باشد. دو نفر غلتككش با حركت غلتك و با يك فشار عمودي، عمل چاپ را انجام ميدادند. كاغذبردار، كاغذ چاپشده را برميداشت و لايهگذار، يك لايه ميان ورقههاي چاپشده ميگذاشت تا كاغذهاي چاپ شده زودتر خشك شوند. ماشين قادر بود ساعتي ۲۰۰ برگ چاپ كند و با هر سنگ هفتصد برگ چاپ ميشد. در پايان، سنگسابها سنگي را كه يك بار از آن استفاده شده بود، از چاپ در ميآوردند، آن را گرم ميكردند و سپس با يك سمبادة زبر به اندازة كف دست، آنقدر روي سنگ ميساييدند تا نوشتهها كاملاً پاك شود. بعد از آن با اسيد رقيق، آن را ميشستند تا براي مرحلة بعدي كه شامل نوشتن، تيزابكاري و… است آماده باشد.
دستاندركاران چاپ سنگي
بهطور كلي در يك كارگاه چاپسنگي معمولاً دو دسته افراد كه تعداد آنها به ۱۸ نفر مي رسيد كار ميكردند:
ـ افرادي كه تهية مطالب، كشيدن تصاوير و آماده كردن سنگچاپ را به عهده داشتند، شامل: خطاطان، نقاشان، تهذيبكاران، سنگتراشها و تيزابكاران.
ـ افرادي كه در فرايند چاپ به فعاليت ميپرداختند، مانند استاد چاپ، مركبزن، كاغذگذار، چرمگذار, غلتككش، كاغذبردار، لاييگذار، و تعميركار.
۱- چاپخانهدار،۲- سفارشدهندة كتاب،
۳- ناشر (اهتمامكننده)،
۴- باني چاپ (به سرماية …)
۵- مصحح چاپ۶- مباشر چاپ،۷- غلطگير.
دلايل برتري چاپ سنگي
بر چاپ سربي
۱. كمتر بودن اشتباه در چاپسنگي.
۲. هزينة كم و سهولت كار با چاپسنگي.
۳. استفاده از لوازم و ادوات داخلي (در حالي كه چاپخانههاي سربي نياز به ابزار و ادوات وارداتي داشتند).
۴. رواج خـوشنـويـسي به عـنوان يكي از هنرهاي بزرگ ملي ايران و ديگر ممالـك اسـلامي (موردي كه بـا رواج چـاپسـربـي در حال از بين رفتن بود، و از اين رو به چاپسنگي اهميت بيشتري داده ميشد).
۵. تأكيد بر انتشار كتابهاي ديني، احاديث، اخبار و ادعيه، و … كه با چاپسنگي بهتر از كار در ميآمد.
چاپ سنگي و دارالفنون
در سال ۱۲۶۶ هجري قمري اولين سنگ بناي دارالفنون به همت ميرزا تقيخان اميركبير گذاشته شد. استادان و معلمان خارجي دارالفنون موظف بودند در زمينة علموفن خود، كتابي را به فارسي ترجمه كنند كه همة اين كتابها در چاپخانة سنگي دولتي اين مدرسه چاپ مي شد. چاپخانةسنگي دارالفنون يا «دارالطباعة خاصه علمية مباركه طهران» در اواخر سال ۱۲۶۸ قمري تأسيس گرديد. اين چاپخانه در ابتدا داراي دو دستگاه ماشين چاپ بود كه هر دو از هندوستان وارد شده بودند. علاوه بر چاپ كتب درسي، «عليقلي خان مخبرالدوله» در سال ۱۲۹۹ هجري قمري اقدام به انتشار روزنامهاي به نام «دانش» كرد. چاپخانة دارالفنون تا سال ۱۳۲۶ هجري قمري داير بود و بعد به دلايلي از فعاليت باز ماند. تا حدود سال ۱۳۰۰ هجري قمري بين ۳۰ تا ۴۰ كتاب درسي در اين چاپخانه به چاپ رسيد. جنس كاغذ كتابها نسبتا نامرغوب و به دليل محدوديت تيراژ، جلد اغلب آنها از مقواي ضخيم بود تا از آسيبپذيري كتابها جلوگيري شود. از جمله كتابهاي اوليه كه در اين كتابخانه چاپ شده است ميتوان به «تشريح بدن انسان» تأليف دكتر «پولاك» و «زبدة الحكمة» ترجمة «عليقليخان حكيم الملك» و «جلاءالعيون» اشاره كرد.
چاپ سنگي و روزنامه
«ميرزا صالح شيرازي» چاپ و انتشار روزنامه را در ايران رواج داد. نخستين روزنامة چاپشده در ايران ورقهاي با چاپ سنگي به نام «اخبار و وقايع» بود كه در محرم سال ۱۲۵۳ قمري در تهران به طبع رسيد. كتابهاي چاپسنگي با نسخههاي خطي مشابهتهايي دارند كه از جمله ميتوان به تذهيب، تشعير، جلدبندي نفيس، صفحهبندي، جدولبندي، صفحة عنوان، كاتب و تاريخ كتابت اشاره كرد. با اين همه به سبب محدوديتهايي كه در چاپسنگي وجود دارد تنوع و كثرت تذهيب در آنها كمتر از نسخ خطي است. در كتابهاي چاپ سنگي نيز مانند نسخههاي خطي، صفحات جدولبندي شدهاند، به طوري كه دو قسمت متن و حاشيه كاملاً از هم مجزا هستند. جدول شامل دو يا چند خط است كه نوعي زيبايي و نظم به صفحة كتاب ميدهد. حاشيه كه شكل ستوني پيدا ميكند، جايگاهي براي توضيحات واژههاي متن، نقد صاحبنظران، پانوشت، اثري مجزا، يا تعليقه و شرح بر متن اصلي است. معمولاً نوع خط حاشيهها با خطِ نوشتههاي متن متفاوت است. نوشتة حاشيه به شكل نقوشي چون ترنجهاي كوچك، لچك، يا شكلهاي گياهي و هندسي است. بيشتر نسخههاي چاپ سنگي مانند نسخ خطي، فاقد صفحهشمار هستند. نظم اوراق كتاب را با كلمة پاصفحهاي مشخص ميكردند و نخستين كلمة سطر اول صفحه دوم را در گوشه چپ پايين صفحه اول مينوشتند كه با مطابقت اين واژه در هر صفحه، نظم آن مشخص ميگرديد. بعدها در كتابهاي چاپسنگي، شمارهگذاري صفحات نيز مرسوم شد. در كتابهاي چاپسنگي صفحة عنوان نيز وجود ندارد و مشخصات (نام مؤلف، كاتب، تاريخ نگارش، نام مطبعه، تاريخ چاپ، و غيره) در پايان آخرين صفحه ذكر ميشده است. كاتبان و تاريخ كتابت نوشتههاي آنها نيز از عناصر خاص كتب چاپسنگي است كه در پايان متن، زير عنوان «راقم سطور»، «رقم از»، «كتبه العبد الاقل الجاني» و «حرّر» … ذكر ميشده است.
تصوير در چاپ سنگي
تصاوير در چاپسنگي به صورت گراور است و واژة «رقم» و «راقم» در زير اين تصاوير به مفهوم «نقاشي» و «نقاش» است. نقاشان و مُذهبان به تناسب موضوع به تذهيب و نقاشي در كتب چاپسنگي ميپرداختند و با الهام از محيط خود و جامعه، صحنهها و رويدادها را به تصوير ميكشيدند و عادات و رسوم مردم زمان خود را معرفي ميکردند، مانند شكل و نحوة پوشاك مردان و زنان، مجالس مهماني و وعظ، آيين خاكسپاري، و … بهطور كلي نقاشيهاي كتابهاي چاپسنگي را به سه دسته ميتوان تقسيمبندي كرد:
۱. نقاشيهاي عاميانه و واقعگرا (زندگي روزمرة مردم و درباريان).
۲. نقاشيهاي اسطورههاي افسانهاي (وقوع جنگها و پيروزي و شكست، جوانمردي).
۳. نقاشي مذهبي (مانند زندگاني امامان و مصايبي كه بر آنها وارد شده است). يكي از جالبترين نمونههاي چاپسنگي مصور، چاپي از كتاب خمسة «نظامي» است كه در ۶۰۲ صفحه در سال ۱۳۰۱ هجري قمري به چاپ رسيده است. اين كتاب ۱۲ سرلوح در آغاز هر قسمت و پنج مجلس تصوير كه بيشتر آنها نقاشي «مصطفي» است دارد كه ويژگي ممتازي به اين كتاب ميبخشد.
موضوع بندي كتابهاي چاپ سنگي
موضوعات اصلي كتابهاي چاپسنگي عبارتاند از:
مسايل اسلامي نظير قرآن و اخلاق اسلامي؛ مسايل شيعي نظير حقوق شيعي، اصول فقه شيعه، …؛ ادبيات فارسي شامل ديوانها، تذكرهها، و …؛ ادبيات عرب، شامل صرف و نحو؛ پزشكي (پزشكي سنتي)؛ تاريخ و جغرافيا زندگينامهها؛ فلسفه و منطق؛ تصوف و عرفان؛ جنگ.
قطع كتابهاي چاپسنگي
اندازه و قطع كتابهاي چاپسنگي بسته به اندازة كاغذهايي بود كه براي اين منظور درنظر گرفته ميشد.
به طور كل ميتوان قطع اين گونه كتابها را بر اساس جدول زير تقسيمبندي کرد:
بازوبندي: اندازه (تقريبا :۳۰*۲۰ ميليمتر) بعلي: اندازه (تقريبا: ۴۰*۶۰ ميليمتر)
جانمازي: اندازه (تقريبا ۷۰*۱۲۰ ميليمتر) حمايلي: اندازه (تقريبا : ۷۰*۱۲۰ ميليمتر، كه در زير لباس به صورت حمايل آويزان شود)
رقعي اندازه: (تقريبا: ۱۶۰*۲۲۰ ميليمتر) وزيري كوچك: اندازه(تقريبا: ۱۶۰*۲۲۰ ميليمتر)
وزيري: اندازه (تقريبا: ۱۶۰*۲۴۰ ميليمتر) وزيري بزرگ: اندازه
(تقريبا: ۲۰۰*۳۰۰ ميليمتر)
سلطاني: اندازه (تقريبا: ۳۰۰*۴۰۰ ميليمتر)رحليكوچك: اندازه
(تقريب:ا ۲۵۰*۴۰۰ ميليمتر)
رحلي بزرگ: اندازه(تقريبا: ۳۵۰*۶۰۰ ميليمتر) رحلي: اندازه(تقريبا: ۳۰۰*۵۰۰ ميليمتر)
خشتي: (طول و عرض كتاب در اندازة مساوي)