مهرزاد دانش، مدیرکل دفتر چاپ و نشر:

0
1535

صنعت چاپ کشور وسیع تر و مستحکم تر از آن است
که با تغییر دولت‌ها و مدیران، دچار تزلزل شود

مهرزاد دانش، زمانی سکان مدیریت اداره کل چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به دست گرفت که بخشی اساسی از اختیارات و مسئولیت‌های قبلی آن اداره به وزارت صنعت، معدن و تجارت منتقل شده بود. رویدادی که به مذاق این چهره فرهنگی و منتقد سینما، خوش می‌آمد ولی اکنون پس از حدود ۴ سال، با تجدید نظر کمیسیون مربوطه در مجلس شورای اسلامی، شاهد نوعی تعلیق در این تحول است.
حالا در ماه‌های پایانی دولت روحانی و در آستانه تغییر کابینه که پس از انتخابات رخ خواهد داد، دور از انتظار نیست که با تغییراتی در وزارت ارشاد، از جمله در مدیریت اداره کل چاپ و نشر مواجه باشیم. هم به این بهانه وهم به مناسبت آغاز سال جدید، در دیدار با مهرزاد دانش به مرور سریع فعالیت چهارساله او می‌پردازیم.

شما چندمین مدیرکل چاپ و نشر، بعد از انقلاب بودید (ما بیست و چند مدیر قبل از شما را به یاد می‌آوریم). چندسال است در این سِمت فعالیت دارید؟
دفتر چاپ و نشر در طول چند دهه اخیر، تحولات ساختاری اداری مختلفی داشته است که گاهی دفتر مستقلی بوده و گاهی هم در ادارات دیگر ادغام بوده و هویت اداری مستقل نداشته است. تا آن‌جا که حافظه‌ام یاری می‌کند، آقایان جامی، کریمانی، افراش، ذکایی، علمشاهی و برازش مدیران دفتر چاپ در موقعیت‌های مستقل این دفتر بوده اند. من هم از میانه پاییز سال ۱۳۹۶ به این مجموعه آمدم.

چه رویدادهای مهمی در دوره فعالیت شما درعرصه مدیریت صنعت چاپ رُخ داده است؟ ظاهرا واگذاری بخشی از امور صنعت چاپ(مثل واردات ماشین‌آلات) به وزارت صنایع، در زمان مدیر کلی شما، قطعی شد. این تغییر، چه چالش‌هایی داشت؟ و ارتباط اداره کل چاپ و نشر با خانواده چاپ چه تغییری کرد؟
موضوع رسیدگی به ماشین‌آلات چاپی توسط وزارت صمت در اواخر مدیریت پیشین رقم خورد و توسط سرپرست وقت معاونت امور فرهنگی هم ابلاغ‌های بیناسازمانی اش انجام گرفت و البته تکالیف عملی‌اش به دوره بعد منتقل شد. اما در طول حضور من در این دفتر، بیشترین تلاش‌ها در راستای پیگیری موضوع تنظیم و تصویب لایحه تغییر بند ۱۶ ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام گرفت که ناظر به واگذاری مسئولیت تاسیس چاپخانه‌ها و فعالیت‌های چاپی به وزارت صمت بود. یک سال اول به تصویب این موضوع در کمیسیون فرهنگی دولت و سپس هیأت دولت گذشت و سال بعد به مجلس تقدیم شد و پیگیری‌ها برای تصویب این موضوع در کمیسیون فرهنگی و کمیسیون صنایع مجلس ادامه پیدا کرد که نهایتا به تصویب آن در هر دو کمیسیون انجامید و در نوبت طرح در صحن علنی قرار گرفت. اما با تشکیل مجلس جدید، این روال دوباره از سر گرفته شد و با طرح مجدد آن در کمیسیون فرهنگی مجلس جدید، موضوع مسیر متفاوتی پیدا کرد.

لطفا اقدامات مهم دیگر را هم بیان کنید.
از دیگر فعالیت‌های این دوره، تمرکز بر مناسبات حقوقی/ اداری حوزه رسیدگی به مجوزها و نظارت‌های تأسیسی و فرهنگی چاپ بود که حاصل آن در تدوین یک آیین نامه و سه دستور العمل شکل گرفت که معطوف به صدور مجوز و نظارت بر چاپخانه‌ها و نیز نظارت بر تولید و صادرات و واردات محصولات چاپی بود.
-درباره جشنواره صنعت چاپ هم که در دوره‌های قبل، صرفا با رویکرد فنی و صنعتی دنبال می‌شد، در دوره کنونی تلاش شد اولین قدم‌ها در راه فرهنگی تر کردن آن برداشته شود و ابعادی مانند توجه به سنجه‌های فرهنگی و هنری در بحث زبان، نوشتار، طراحی و محتوا در شاخص‌های رقابتی بخش مسابقات، علاوه بر نکته‌ها و معیارهای فنی، افزوده شود که در جشنواره بیستم چاپ این ماجرا رخ داد و با استقبال قابل توجهی هم مواجه شد. البته در دوره کنونی مدیریت دفتر چاپ و نشر، مواردی مانند صادرکننده نمونه و بانوی فعال نمونه هم به بخش چهره‌های برگزیده جشنواره افزوده شد.
-هم‌چنین تلاش شد تا با احیای اعتبار مربوط به بازرسی از چاپخانه‌ها، رصدهای فرهنگی توسط همکاران‌مان در ادارات کل استان‌ها درباره محصولات چاپی با پشتوانه بیشتری انجام شود.
-در حوزه داخلی هم دستورالعمل‌های دو کمیسیون مهم چاپ در معاونت فرهنگی که عبارت از کمیسیون فنی و موارد خاص و نیز کمیسیون رسیدگی به تخلفات هستند بازنویسی شد.

پس از ۴۲سال که از انقلاب می‌گذرد، هنوز آمار دقیقی از واحدها، امکانات، ظرفیت تولید، نیروی انسانی و نیاز‌های صنعت چاپ وبسته‌بندی کشور در دست نیست؟ حتی درمورد تعداد چاپخانه‌ها، اختلاف است؟ چرا؟
یک وجه این ماجرا به نبود یک تشکل صنفی واحد و فراگیر کشوری چاپ برمی‌گردد که با تمرکز بر پروانه‌های کسبی که صادر می‌کند یا دایره عضویت افرادی که زیرمجموعه صنف مشغول کار هستند، امکان احصاء آمار به شکل دقیق وجود داشته باشد. پراکندگی اتحادیه‌های چاپ به شکل استانی و منطقه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای، جدا از همه تبعاتی که دارد، یک پیامد آن نیز همین تشتت در زمینه‌های آماری است. وجه دیگر، به وزارت فرهنگ معطوف است که در طول سال‌ها، فضای صدور مجوز برای تأسیس چاپخانه‌ها را با روال دستی و غیرسیستماتیک انجام می‌داده و قاعدتا در چنین روالی، ظرفیت بی دقتی بسیار بالا است. در زمان مدیریت پیشین دفتر چاپ، سامانه جامع چاپ به منظور غلبه بر همین نقص تاسیس و رونمایی شد که تا مسیری هم خوب پیش رفت و به تدریج ادارات کل استانی وزارتخانه هم به آن در حال پیوستن بودند، منتها بنا به دلایلی فنی در سرور حوزه آی تی وزارتخانه این روند در اواخر سال ۱۳۹۷ دچار وقفه نسبی شد و بعد هم به دلیل تغییر شرکت سرویس دهنده بر اساس سیاست‌های بخش آی تی، مدت زمانی نیز به انتقال داده‌ها و مدارک از سیستم شرکت قبلی به سیستم شرکت جدید سپری شد. در حال حاضر این سامانه آماده اتصال به پنجره واحد الکترونیک وزارتخانه و دولت است و امیدوارم با پیوستن ادارات کل استانی وزارتخانه به این پنجره، بر اساس مجوزهایی که در آن صادر می‌شود، به زودی شاهد انسجام برای تنظیم فضای آماری حوزه چاپ باشیم.

آیا این اداره، در زمینه آموزش صنعت چاپ نیز وظایفی بر عهده دارد؟ در سال‌های گذشته چه اقدامات حمایتی و برنامه‌‌ریزی‌هایی در زمینه آموزش تخصصی چاپ انجام داده‌اید؟
این نکته از فعالیت‌های اساسی دفتر چاپ به شمار می‌آید و در صورت تأمین و جذب اعتبارات مربوط، اقدام‌های مقتضی در زمینه آموزش صنعت چاپ انجام می‌گیرد. کما این که در اواخر سال ۱۳۹۹ اعتبار لازم مالی فراهم شد و مبلغ ۲ میلیارد ریال در اختیار ادارات کل استانی وزارتخانه قرار گرفت تا به آموزش‌های مربوط مبادرت ورزند. تا آن جا که می‌دانم چند استان از قبیل آذربایجان غربی، یزد، مازندران و قزوین کلاس‌های آموزشی در این باره برپا کرده‌اند و موضوعاتی مانند شناخت انواع روش‌های متداول صنعت چاپ، شناخت انواع بسترهای چاپی و مرکب چاپی، دوره آموزشی اولیه چاپ، ماشین‌آلات، مبانی فناوری بسته‌بندی، سرویس و نگهداری دستگاه‌های خانواده چاپ افست و چند عنوان دیگر در این کارگاه‌ها تدریس شده است. منتظریم بقیه ادارات کل استانی هم گزارش‌های خود را در این باره ارسال کنند. در خود ستاد هم برنامه‌هایی آموزشی تدوین کرده‌ایم که در یک سطح برای دفتر توسعه و تحول اداری وزارتخانه فرستادیم و تصویب هم شده اند و در سطح دیگر، آماده همکاری با تشکل‌های چاپی در گسترش‌شان برای اعضای اتحادیه‌ها و اصناف هستیم که به محض تأمین اعتبار محقق شان خواهیم کرد.

آیا مطالعات خاصی، طی سال‌های گذشته درباره مسائل صنعت چاپ، به ابتکار و سرمایه گذاری اداره چاپ و‌نشر انجام شده است؟ (لطفا کمی توضیح دهید) چه نتایجی از این مطالعات به دست آمده است؟
بحث مطالعات و پژوهش در وزارتخانه بر عهده اداره کل دفتر مطالعات و برنامه ریزی است و بر همین اساس تحقیقات مفصلی در سال ۱۳۹۶ و۱۳۹۷ در همین دفتر با سفارش اداره کل چاپ و نشر صورت گرفت که حاصل آن، لزوم انتقال تولی گری تأسیسی و صنعتی و فنی حوزه چاپ از وزارت فرهنگ به وزارت صمت بود. در این پژوهش مفصل، با استناد به مطالعات بین المللی، آسیب شناسی‌های تولی‌گری وزارت فرهنگ بر حوزه فنی چاپ و گفت و گو با صاحب نظران مختلف، نتیجه گرفته شده بود که وزارتخانه‌ای فرهنگی، به دلیل عدم اشراف بر مناسبات فنی و صنعتی، منطقا نمی‌تواند مدیریت مناسب و تخصصی فضای فنی و صنعتی این حوزه را اعمال کند و اصولا یکی از دلایل مهمی هم که در طول این چند دهه، امکان رسیدن به موقعیت آرمانی را در پیشرفت صنعت چاپ مخدوش ساخته است، همین جاگذاری غلط سازمانی است. این پژوهش که مشابه آن در وزارت صمت و مرکز پژوهش‌های مجلس هم انجام گرفت و نتیجه‌ای تقریبا یکسان با پژوهش وزارت فرهنگ از آن اخذ شد، مجموعه دولت (وزارت فرهنگ و وزارت صمت) و نیز مجلس دوره قبل را به سمت تغییر این جاگذاری برانگیخت که همان طور که عرض کردم متأسفانه کمیسیون فرهنگی مجلس جدید، رویه‌ای متفاوت با این پژوهش‌های علمی و معتبر اتخاذ کرد.

در سند چشم‌انداز و برنامه ششم توسعه کشور، جایگاه اول در غرب آسیا برای صنعت چاپ ایران، پیش‌بینی شده بود. درواقع این پیش‌بینی تا چه حد تحقق پیدا کرد؟ و شاخص‌های آن کدامند؟
نیمه اول دهه ۱۳۹۰، به دلیل رونق نسبی ناشی از بهبود همکاری‌های جهانی ایران، به ویژه متأثر از ماجرای برجام، این افق برای بسیاری از مناسبات اقتصادی و فرهنگی کشور درنظر گرفته شده بود که بر اساس رشد شاخص‌های تولید داخلی و صادرات محصولات ملی، ایران جایگاه قابل توجهی در منطقه پیدا کند. در این بازه زمانی، محصولاتی مانند برچسب و کارت‌های اعتباری و برخی حوزه‌های بسته‌بندی، تا حد زیادی توان و ظرفیت تولید داخلی را پوشش دادند و فرصت مناسبی را برای صادرات فراهم کردند. متأسفانه با عهدشکنی آمریکا در زمان ریاست جمهوری پیشین این کشور، و تحمیل تحریم‌های گسترده، این فضای رو به پیشرفت محدود شد و مشکلات تأمین مواد اولیه از یک طرف و مشکل ارتباط با کشورهای دیگر از طرف دیگر، چشم‌انداز آن افق را با غبار فراوان مواجه کرد. بحث اپیدمی جهانی کرونا هم که بیش از یک سال است گرفتاری ایجاد کرده است، بر این تنگناها افزود. با این حال حمیت و غیرت اهالی چاپ در مواجهه با این مشکلات همچنان قابل تحسین است. مقایسه آمار دفتر چاپ در خصوص صادرات حوزه چاپ سال ۱۳۹۹ با سال ۱۳۹۸، نشان از رشدی محسوس دارد و این نشان می‌دهد در صورت توجه ملی به صنعت چاپ، فضا همچنان برای رشد علیرغم همه مشکلات پیرامونی مستعد است. تخصیص گشایش‌هایی در تأمین مواد اولیه مانند کاغذ و زینک و لاستیک سیلندر و مرکب، از خواسته‌های جدی این حوزه است و بحث معافیت‌های مالیاتی نیز در بخش فرهنگی چاپ که مطالبه‌ای قانونی است که در همین مسیر قرار می‌گیرد. امیدوارم با ادامه مذاکرات در خصوص رفع تحریم‌ها که این روزها از سر گرفته شده است، فضا به سمت بهبود اوضاع اقتصادی پیش رود و افق پیش رو بر مبنای توسعه شاخص‌های تولید و صادرات احیا شود.

مایلیم، دیدگاه شما را درباره آسیب‌شناسی صنعت چاپ ایران بدانیم؟ (درزمینه مدیریت، آموزش، بازاریابی، سرمایه گذاری، صادرات، نهادهای صنفی و غیره )
نبود متولی مشخص برای هدایت و نظارت بر فعالیت‌های جاری و عمرانی صنعت چاپ و بسته‌بندی، عدم توازن در توسعه صنعت چاپ و بسته‌بندی، عدم تمرکز در هدایت و برنامه‌ریزی فعالیت‌های نرم افزاری و سخت افزاری در صنعت چاپ، عدم فرهنگ سازی و توجه به رعایت حقوق نسل‌های آینده در پاسداشت محیط زیست، نبود استانداردهای ملی در صنعت چاپ، کیفیت، ایمنی، بهداشت و محیط زیست، تحولات فناورانه سریع در حوزه ماشین‌آلات و مواد صنایع چاپ و بسته‌بندی، هزینه بالای تولید در واحدهای کوچک فعال در صنعت چاپ، نرخ بالای برخی از تعرفه‌ها و عدم طرح‌ریزی مناسب نظام تعرفه، عدم هماهنگی اقدامات و فعالیت‌های بین نهادهای فعال و تصمیم‌گیرنده در صنعت چاپ و بسته‌بندی، جذب بخشی از بازار داخلی توسط تولیدکنندگان از کشورهای همسایه به‌ ویژه در حوزه بسته‌بندی، جهانی شدن و حذف مرزهای جغرافیایی و بازارهای داخلی، ناکافی بودن حمایت و امنیت سرمایه و سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و از همه مهم تر، فقدان یک تشکل فراگیر کشوری چاپ که با وحدت رویه در بیان مطالبات و اتخاذ برنامه‌ها، نماینده واقعی همه جریان‌های صنفی این حوزه باشد، یک کمبود اساسی است.

رقابت چاپخانه‌های دولتی، همیشه مورد انتقاد چاپخانه‌داران بخش خصوصی بوده است، در این زمینه شما چه اقدامی به عمل آوردید؟
صدور مجوز برای تأسیس چاپخانه‌های دولتی ممنوع است و اگر درخواستی در این باره ارسال شود، وزارت فرهنگ به تنهایی صلاحیت صدور مجوز ندارد و کمیسیونی مرکب از نهادهای مختلف مربوط که البته نماینده وزارت فرهنگ هم یکی از اعضای آن است، بررسی‌های سخت گیرانه‌ای را به نفع بخش خصوصی انجام می‌دهد. در زمان مدیریت کنونی هم چند درخواست در این باره ارسال شد که در کمیسیون مزبور مطرح و همگی رد شدند و با تقاضای تأسیس شان موافقت نشد. از طرف دیگر هر چاپخانه دولتی که قبلا مجوز گرفته، فقط اختیار فعالیت درحوزه‌های داخلی خودش را دارد و ورودش به مناسبات تجاری و اقتصادی به نحوی که شکل رقابتی با بخش خصوصی پیدا کند، غیرقانونی است و در صورت دریافت گزارش در این باره، مراتب در کمیسیون تخلفات واحدهای چاپی بررسی خواهد شد.

چه کارهایی را مایل بودید در حوزه صنعت چاپ انجام دهید ولی موفق نشدید؟ و چه طرح‌هایی را در‌دست اجرا دارید؟
خیلی مایل بودم اصلاح بند ۱۶ ماده ۲ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که ناظر به تقسیم کارکردی وظایف در حوزه چاپ بود در این دوره در مجلس تصویب شود. هدف از تدوین و تقدیم لایحه این بود که چون صنعت چاپ وجه صنعتی پررنگی دارد برای پیشرفت صنعتی و فنی خود نیاز دارد در جایگاهی قرار گیرد که بتواند موقعیت‌های فنی، صنعتی و اقتصادی خود را به شکل مستقیم‌تر، بارز‌تر و ارگانیک‌تر با متولی خود برقرار کند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این جهت که بُعد صنعتی و اقتصادی ندارد و صرفا بر مباحث فرهنگی متمرکز است این قابلیت را ندارد که به همه ابعاد فنی، صنعتی و اقتصادی ماجرا بپردازد و به آن کمک کند. در واقع یکی از اهداف اصلی این بود که صنعت چاپ به جایگاه واقعی خود برسد و هدف این بود که چاپ بتواند دغدغه‌های خود را مثل بحث تامین مواد اولیه، دریافت تسهیلات مقتضی و شرکت بهتر و مستقیم‌تر در مناسبات صنعتی منطقه‌ای و جهانی دنبال کند. از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بتواند بر تقویت نظارت و بازرسی تولید، صادرات، واردات، و ترخیص محصولات چاپی بیفزاید و هزینه و انرژی‌ای را که صرف موضوعات فنی و صنعتی می‌کند‏، بر موضوعات فرهنگی متمرکز کند. در واقع چاپ یک فرایند صنعتی است ولی برآیندهای آن فرهنگی است، از این‌رو در این لایحه تلاش شد تقسیم وظایفی صورت بگیرد و آنچه که مربوط به صنعت است، وزارت صنعت و آنچه مربوط به فرهنگ است وزارت فرهنگ دنبال کند و این لایحه با همین دیدگاه تنظیم و تقدیم مجلس شد. مایل‌ بودیم ارتباطی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت صنعت، معدن و تجارت برقرار می‌کند، شبیه رابطه‌ای باشد که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با وزارت صمت دارد. مجوز کارخانه‌هایی که محصولات خوراکی و بهداشتی تولید می‌کنند، توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت صادر می‌شود؛ ولی نظارت بر محتویات بهداشتی و خوراکی در این کارخانه‌ها به عهده وزارت بهداشت است و سال‌ها است این رابطه بدون اینکه به وزارت صنعت و وجه صنعتی آن و به نظارت‌های بهداشتی وزارت بهداشت آسیب بزند برقرار است. این روال اکنون در حوزه صنعت نساجی و یا صنعت تولید وسایل دیداری/شنیداری هم جاری است. وزارت صنعت صدور مجوز تاسیس کارگاه‌ها و کارخانه‌های نخ‌ریسی و نساجی و واحدهای خیاطی را بر عهده دارد، ولی نظارت بر نوشتار و طرح لباس‌ها با وزارت فرهنگ است؛ همچنان که صدور مجوز کارخانه‌های تولید یا مونتاژ وسایل سمعی‌بصری با وزارت صنعت است، ولی متولی محصولات فرهنگی تولیدشده یا پخش‌شده از این وسایل، مانند فیلم و موسیقی، با وزارت فرهنگ است. ما اعلام کردیم مایل‌ هستیم در صنعت چاپ هم همین تقسیم وظیفه صورت بگیرد و مناسبات تاسیسی و صنعتی ماجرا را وزارت صنعت برعهده بگیرد و نظارت‌های فرهنگی و مجوزهای فرهنگی را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عهده بگیرد و این امکان در وزارتخانه مهیا شود که بازرس‌ها و مراجع نظارتی ما بتوانند، مثل مکانیسمی که برای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی پیش‌بینی شده‌است به جایگاه‌هایی که محصولات چاپی تولید می‌شوند، دسترسی قانونی داشته باشند و بتوانند نظارت‌های خود را اعمال کنند. به هر حال با توجه به این که الآن خود اصناف چاپ هم پیگیر تعیین تکلیف در این باره از طرف مجلس هستند و وزارتخانه هم از طریق معاونت امور مجلس، در حال رایزنی‌هایی مجدد برای برگزاری جلسه‌های تکمیلی است، امیدوارم نمایندگان محترم این لایحه را که هیچ بار جناحی و سیاسی ندارد و صرفا بر اساس پژوهش‌های علمی و میدانی ناظر به مناسبات اداری، فنی و اقتصادی تنظیم شده است و فرایند کارشناسانه چندساله‌ای را پشتوانه خود دارد، مجددا در دستور کار قرار دهند و به خواسته‌ای که نه صرفا در این دولت، بلکه در دولت‌های پیشین هم موضوع بحث بوده تحقق بخشند.

آیا با تغییر دولت و احتمالا تغییر برخی سیاست‌ها، پس از انتخابات و تغییر دولت تا چند ماه دیگر، نگران وضعیت صنعت چاپ هستید یانه؟ چرا؟
نگرانی کلی‌ای وجود ندارد. گستره حوزه چاپ وسیع تر و مستحکم تر از آن است که در تلاطم ناشی از تغییر دولت‌ها و مدیران، دچار تزلزل جدی شود. به هر حال نتیجه انتخابات، هر چه باشد، تبلور خواسته مردم است و هر چه مشارکت در این فرایند، جدی‌تر و گسترده‌تر باشد، مشروعیت مدنی دولت برآمده از آن هم بیش‌تر خواهد بود و حوزه صنفی چاپ هم مستثنایی بر این قاعده نیست و بخش مهمی از بدنه اجتماعی ملت به شمار می‌آید و می‌تواند مطالباتش را در دولت جدید هم پیش ببرد.

اگر بخواهید یک جمله خطاب به خانواده صنعت چاپ و بسته‌بندی بگویید، چه می‌گویید؟
متولی اصلی صنعت چاپ، خود تشکل‌های صنفی چاپ هستند. هر چقدر این تشکل، فراگیرتر و متحدتر باشد، راه برای تحقق مطالبات صنفی، هموارتر خواهد بود و می‌تواند از ظرفیت‌های حاکمیت برای رسیدن به آن‌ها بهره ببرد.

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید