فتح بازارهاي جهاني، نفوذ در عمق بازار اروپا، دگرگوني در صادرات صنعت چاپ و… اينها عناويني انتزاعي هستند که بسياري تمايل دارند به آن دست يابند. اما واقعيت کجاست و صادرات صنعت چاپ کشور کجاي کار ايستاده است؟ جايگاه واقعي صادرات صنعت چاپ ايران در منطقه کجاست؟
طبق آمار اتحاديه صادرکنندگان صنعت چاپ از بازار صنعت چاپ منطقه سهم ايران فقط ۴ درصد است و اين در حالي است که ترکيه که در رتبه نخست اين جامعه آماري قرار دارد ۴۴ درصد اين بازار را به خود اختصاص داده است.
ازهمه اينها بگذريم عبور از جاده عدل و انصاف حکم مي کند بگوييم از چند ماه قبل صادرات ايران رشد قابل توجهي داشته است. گوياي اين خبر هم از رييس اتحاديه فوقالذکر است که آغاز اين رويداد را نيمه هاي سال قبل عنوان کرد.
بنا به اعلام رئيس اتحاديه صادرکنندگان صنعت چاپ، اواسط سال ۹۵ مصادف با تغيير نگرش در بخش ليبل را ميتوان نقطه تغيير در صادرات محصولات چاپي به خارج از کشور دانست. به اعتقاد وي افزايش فعاليتهاي داخلي براي صادرات محصولات چاپي از يک طرف و استقبال خارجيها از طرف ديگر، رويدادهايي هستند که موجب تغيير روند در اين حوزه شده است. وي ضمن ابراز اميدواري از تداوم اين روند، دو عامل توسعه بخش صادراتي صنعت چاپ و به دنبال آن افزايش ميزان صادرات محصولات چاپي را عنوان کرد: يکي رفع موانعِ انجام مبادلات بانکي با کشورهاي خارجي و ديگري رفع موانع کسبوکار و توليد و اختصاص تسهيلات بانکي مناسب به توليد محصولات چاپي صادراتي.
به نظر ميرسد در بخش خصوصي صنعت چاپ بستهبندي کشور تغييراتي در حال رخ دادن است، از حضور چشمگير فعالان اين بخش در نمايشگاههاي بينالمللي و موفقيت در رقابتهاي بينالمللي هولوگرام گرفته تا تمرکز مذاکرات بينالمللي صنعت چاپ در اين حوزه و همچنين ادعاي آنان مبني بر بهرهجويي از تکنولوژي و علم روز، همه نشانههايي است که براساس آنها ميتوان يکهتازي اين بخش از صنعت چاپ در صادرات و حضور بينالمللي را تفسير و توجيه کرد. طبق آمارهاي که ماهنامه صنعت چاپ ماهانه منتشر ميکند، اغلب صادرات صنعت چاپ کشور مختص به چاپ بستهبندي، بهويژه «ليبل» است. براساس اين آمارها ميانگين صادرات ماهانه محصولات چاپي در چند ماه اخير حدود ۷۰۰ تن بوده که به کشورهايي چون ترکمنستان، عراق، افغانستان، کامرون و انگلستان صادر شده است.
در اين خصوص بنا به اعلام يک منبع آگاه، اخيرا يکي از شرکتهاي ايراني براي فروش کاغذ پشت چسبدار به پاکستان با اين کشور در تماس بوده است. شرکت ديگري که درخصوص ليبلهاي هولوگرام فعاليت ميکند که درحالحاضر به کشور مکزيک صادرات دارد. همچنين يک شرکت ديگر ايراني براي فروش کاغذهاي کرافت به چند کشور منطقه از جمله امارات متحده عربي قرارداد بسته است. در حوزه پليمر هم با کويت و امارات قرارداد بسته شده و در آينده صادرات آن آغاز ميشود. بسته بنديهاي لوکس هم از کالاهاي مورد نياز است که امروزه توجه زيادي به آن ميشود. به طوري که قرارداد يک شرکت ايراني با کشورهاي کويت و امارات امضا شده است.
پيرو اين ويژگيها و اقدامات و بنا بر اظهارات برخي کارشناسان صنعت چاپ، چاپِ بستهبندي و چاپ امنيتي در رقابت با ديگر حوزههاي صنعت چاپ بر سر سهم خواهي و افزايش حجم صادرات خود، گوي سبقت را از آنها ربوده است.
به نظر ميرسد نمايشگاه چاپ و بستهبندي اخير دبي در انعقاد قراردادهاي جديد شرکتهاي ايراني براي صادرات محصولات چاپي تأثير بهسزايي داشته است.
گريزي به بخش افست بهويژه از نوع ورقي ميزنيم که بدنه اصلي صنعت چاپ ما را تشکيل ميدهد. سؤال اينجاست، با وجود عمر زيادي صنعت چاپ کشور و تجربهاي که بيش از ساير حوزهها دارد -بهويژه بيش از حوزه تازه کار چاپ ليبل- و همچنين با توجه به حجم بالاي توليدي که اين بخش دارد، چرا بخش افست سهم چنداني از صادرات چاپ ندارد.
با وجودي که پيشتر چاپ کتابهاي درسي کشورهايي چون افغانستان و عراق در ايران انجام ميپذيرفت، چرا حالا در بخش صادرات چندان فعال نيستند. دليل اصلي اين انفعال چيست؟ مسعود فريور کارشناس چاپ در شرکت چاپ و نشر کتابهاي درسي، به اين سوال، ابتدا با تقسيمبندي چاپ افست به دو حوزه «پکيجينگ» و «نشر» ميگويد: «نشر صنعتي است که در حال عوض شدن با حوزههاي ديگر است. کتب از حالت کاغذي خارج شده و به سمت کابهاي ديجيتال ميرود. همين موضوع نشان ميدهد که صنعت نشر افست نهتنها صنعت روبه رشدي، نيست بلکه در حال افول است. طبيعيتا بازار نشر افست بازاري نيست که بتواند گسترش پيدا کند و با بازاريابي بتوان حجم آن را افزايش داد».
وي تشريح ميکند: «درخصوص چاپ کتابها درسي بايد ديد آيا وزارت آموزش پرورش يا نهادهاي همتاي آن در ديگر کشورها بهويژه کشورهاي همسايه، همانند وزارت آموزشوپرورش ما مبتني بر کتاب است؟ اگه اينگونه است آيا اين کتابها به طور متمرکز توسط صنعت چاپ آن کشور چاپ ميشود يا نه؟»
فريور با بيان اين مطلب تأکيد ميکند: «دور نماي صادرات محصولات چاپ در حوزه صنعت نشر افست چندان روشن به نظر نميرسد. چراکه بازار نشر افست روز به روز در حال تاريکتر شدن است».
از فريور ميپرسيم: “اينکه بخش نشر در حوزه صادرات از بخش ليبل عقب افتاده به ضعف در بازاريابي اين حوزه بر ميگردد يا قضاوت در ويژگيهاي اين دو بخش از صنعت چاپ موجب اختلاف در توان صادراتي آنها شدهاست” وي در پاسخ ميگويد: «بازاريابي در بازاري که اشباع شده است، تفاوت زيادي با بازارسازي در حوزههايي دارد که هنوز جاي رشد دارند. اگر سهم قابلتوجهي از صادرات محصولات چاپي کشور براي برخي از کشورهاي منطقه به بخش ليبل اختصاص يافته است، به دليل نياز آن کشورها به ليبل است. به عبارت ديگر ليبل در آن کشورها اشباع نشده، ولي در بخش افست به نظر ميرسد امکانات هر کشوري پاسخگوي نيازهاي حوزه محدود نشر خود باشد. بنابراين زماني ما ميتوانيم از صادرات صحبت کنيم که نياز وجود داشته باشد».
با طرح موضوع “چاپ کتابهاي درسي دانش آموزان عراقي و افغان”، ميپرسيم با از دست رفتن اين بازارها، آيا امکان احياي آن براي صنعت نشر کشور وجود ندارد، وي تصديق ميکند: «چند سال پيش عراق و افغانستان دنبال امکانات چاپ کتابهاي درسي در ديگر کشورها از جمله ايران بودند. برخي از اين بازارها در طول اين چند سال امکاناتي را فراهم آوردند که بتوانند کتابهاي درسيشان را چاپ کنند. برخي ديگر نيز از قبل قرادادهايي با ديگر کشورها بستهاند و درحالحاضر جايي براي بازاريابي ما وجود ندارد. مثلا عراق براي چاپ کتابهاي درسياش ابتدا به ايران مراجعه کرد و اتفاقا در يک دورهاي اين اتفاق افتاد. اما نگفته اين است که وقتي محصولي را صادر ميکنيد بايد خواستههاي مشتري خارجي و استانداردها را نيز رعايت کنيد. چنانچه اين خواستهها رعايت نشود، طرف مقابل يا خودش به فکر چاپ کتابهاي درسياش ميافتد يا با کشور ديگري قرارداد ميبندد. نتيجه اين که بازارهاي پيشين ايران، درحالحاضر در دست ديگر کشورهاست».
ادامه اين موضوع را با داوود شايسته خصلت از پيشکسوتان صنعت چاپ که سالهاي زيادي است با شرکت افست همراه است در ميان ميگذاريم. وي پيش از هر سخني ميگويد: «رسالت شرکت سهامي افست در وهله اول چاپ کتابهاي درسي کشور است. همه اولويت ما روي چاپ اين کتابها است».
وي با تأکيد بر ضرورت سرمايهگذاري در بخشهايي که صادرات کشور را افزايش ميدهند، به سرمايهگذاري شرکت افست اشاره ميکند، اظهار ميدارد: «شرکت سهامي افست طي برنامهاي که از سال پيش آغاز کرده، قرار است سرمايه گاري ويژهاي در بستهبندي و چاپهاي بسته صورت دهد. بررسيهاي لازم در اين زمينه انجام شده و هنوز در حال انجام مطالعات لازم براي انجام هرچه بهتر اين فرايند هستيم و اميدواريم تا پايان امسال به نتايج خوبي برسيم. قرار است در اين زمينه ماشينآلات مناسب خريداري و به بهرهبرداري برسد. از آنجايي که شرکت افست در بورس قرار دارد هر اقدامي که توسط متوليان اين شرکت انجام شود، ميبايد توجيه اقتصادي داشته باشد و براي انجام اين اقدامات برنامهريزي مناسبي وجود داشته باشد».
وي تاکيد ميکند: «درحالحاضر سرمايهگذاري در حوزه «نرووب» رو به افزايش است. بسياري از چاپخانهداراندر حد توانشان ماشينآلات نو و دست دوم چاپ ليبل خريدهاند و بسياري ديگر قصد داند در آينده وارد اين حوزه شوند. بههرحال اين بخش از صنعت کشورمان به سمت شکوفايي پيش خواهد رفت و به مرور زمان سهم قابلتوجهي از صادرات به کشورهاي منطقه را خواهند داشت».
وي درخصوص بازار نشر و دلايل کاهش سهم صادرات اين حوزه ميگويد: « از آنجايي که در کل دنيا، نشر وارد حوزه مجازي شده است، سهم اين بازار به مرور کاهش مييابد. بنابراين سرمايهگذاري براي صادرات اين محصولات به صرفه نيست، چون بازار اين حوزه از چاپ در حال کاهش است. درحالحاضر تمرکز روي چاپ بستهبندي است که شرکت سهامي افست نيز قصد دارد در اين حوزه سرمايهگذاري کند و به فکر صادرات هم باشد».
وي با بيان اين مطلب درخصوص کوچکشدن بازار نشر خاطر نشان ميکند: «اين مسئله که نشر الکترونيک دارد جاي نشر کاغذي را ميگيرد، موقتي است. به مرور زمان مردم دوباره به سمت کتابهاي کاغذي خواهند آمد. خيليها هنوز کتابهاي کاغذي و ملموس را دوست دارند و با کتب مجازي کنار نميآيند».
علي خوشنام