در ايران بايد تمرکز روي توليد کاغذ بازيافتي باشد
علي خوشنام
«۱۰ سال پيش وارد حوزه کاغذ شدم. قبل از آن تجربه مديريت شرکت بستهبندي را داشتم. قبل از آن هم در صنعت نساجي بودم. کار من اين بود که شرکتهايي را که وضعيت بحراني دارند تحويل بگيرم و اوضاع آنها را بهبود بخشم. مديرعامل قبلي Sappi بازنشسته شده بود و در آن زمان بازار کاغذ خيلي بد بود. قيمتها به سرعت پايين ميرفت و سوددهي کارخانه افت کرده بوده. دنبال شخصي ميگشتند که تجربه ارتقاي موقعيت صنعت و کارخانه را داشته باشد. اين بود که سراغ من آمدند». اين را Beery Wiersum که امسال عنوان بهترين مدير ارشد اجرايي اروپا را کسب کرده، ميگويد. وي مدير شرکت Sappi يکي از توليدکنندگان کاغذ است. دفتر مرکزي اين شرکت در آفريقاي جنوبي است و پنج شعبه توليد در اروپا دارد. حجم توليد اين شرکت سهميليونو ۳۰۰ هزار تن بوده که غير از ۲۰۰ هزار تنِ آن بقيه کاغذ دو روي گلاسه است. ۹۰ درصد کاغذهاي sappi کاغذ گرافيک است که کاربرد بسياري در مجلات دارد. اين شرکت تا ۱۰ سال پيش در ايران حضور پررنگي داشت تا اينکه اين ارتباط قطع شد و جاي خود را به توليدکنندگان کاغذهاي کرهاي داد. شرکت Sappi اکنون از طريق دو نماينده – شرکت پيک فراز و نشر بهشت- دوباره وارد بازار ايران شده است و سعي دارد بازار از دست رفتهاش را دوباره احيا کند.
مدتي پيش فرصتي دست داد تا در دفتر نمايندگي اين شرکت در ايران با وي ديدار کنيم و درخصوص اين شرکت و ارتباطش با بازار کاغذ ايران با وي به گفتوگو بنشينيم. گزارش حاضر حاصل اين گفتوگوست که با پيشدرآمد پارهاي توضيحات راجع به شرکت آغاز شده و با تفصيل به مسائل پيراموني بازار کاغذ ايران ختم ميشود.
Beery Wiersum، نخست به ايراد توضيحاتي درخصوص شرکت Sappi و سرمايهگذاريهاي اين شرکت پرداخت. وي با بيان اينکه بزرگترين توليدکننده کاغذ گلاسه در اروپا را رهبري ميکند گفت: «برخي از توليدکنندگان کاغذ در اروپا فقط به فروش خمير مبادرت ميورزند و سود را در آن کار ميبينند. توليدکنندگان کاغذ در جنوب اروپا پولي براي سرمايهگذاري و توسعه کارشان ندارند. ما در دو سال اخير ۱۲۰ ميليون يورو در قسمت ماشينآلات سرمايهگذاري کردهايم و براي سه سال آينده ۱۷۰ ميليون يوروي ديگر نيز سرمايهگذاري ميکنيم. اين سرمايهگذاري تأثير بسياري در توليدات ما خواهد داشت. با اينکه توليدکنندگان قطعات از سرمايهگذاري ما لذت ميبرند ولي در واقع ما بيشتر از همه خوشحاليم، چرا که با اين سرمايهگذاريها کيفيت کاغذ توليدي ما بالا خواهد رفت و مشتريهاي ما رضايت بيشتري خواهند داشت».
وي در ادامه ضمن اشاره به مزيتهاي رقابتي کاغذ sappi، شرح داد: «کاغذ در کيفيشدن کار چاپي بسيار اهميت دارد. براي بهدستآوردن يک کار چاپي خوب بايد از کاغذي استفاده کنيم که چاپ روي آن زيبا باشد. کاغذي که استفاده ميشود، بايد استحکام کافي داشته باشد و براي فرستادن آن به دستگاه بتوان به آن اعتماد کرد. وقتي دکمه ماشين چاپ زده ميشود بايد سرعت بالا چاپ روي آن کاغذ بدون هيچ دردسري صورت گيرد. خروجي کار بايد يک نتيجه خوب به شما بدهد، ضمن اينکه قيمت مناسبي هم داشته باشد. ما تنها کارخانهاي هستيم که کاغذمان تمامي اين قابليتها را دارد».
وي در ادامه کيفيت کاغذهاي گلاسه چيني را هم مورد ارزيابي قرار داد. وي دراينباره گفت: «کاغذ چيني کاغذي است که خيلي خوب روي ماشين چاپ جواب ميدهد. حجم و زيردست خوبي دارد. بااينحال چند اشکال اساسي دارد. سطح کاغذ، رنگ و زبري کاغذ سه مورد اساسي از مشکلات اين نوع کاغذ است. عليرغم ويژگيهاي خوبي که دارد در اين سه مقوله خوب نيست. همچنين ورقزدن کاغذ چيني صداي زيادي ايجاد ميکند که براي مطالعه و سکوت مناسب نيست. اگر کسي کتابي که از کاغذ چيني ساخته شده را ورق بزند قطعا سروصدا ايجاد خواهد کرد. علاوه بر اينها خدماترساني چينيها چنگي به دل نميزند».
گزارش خبرنگار ما حاکي از آن است که ارتباط کاغذ و ماشين چاپ و تأثيري که نوع و کيفيت هر کدام بر ديگري ميگذارد، غيرقابل انکار است. کاغذ توليد شده توسط يک شرکتِ نوعي ممکن است در دو ماشين چاپ مختلف کيفيتهاي متفاوتي داشته باشد. سوال اينجاست که آيا بهتر نيست شرکتهاي توليدکننده کاغذ و کارخانجات توليد ماشينهاي چاپ در ارتباطي سازنده نوعي برهمکنش مثبت بين خروجي کار خود ايجاد کنند تا از طريق همسانسازي توليدات و ارتقاي سطح کيفي ابزارآلات مرتبط با آنها، بيشينه بهرهوري- که همانا چاپ با کيفيت است- حاصل شود؟ برايناساس از مديرعامل شرکت توليد کاغذ Sappi خواستيم از ارتباط اين شرکت با توليدکنندگان ماشينآلات چاپ بهعنوان بخش توليدي که با کاغذ در ارتباطي تنگاتنگ است بگويد و اينکه آيا اقدامي در جهت همخواني نوع خاصي از ماشينآلات چاپ با کاغذهاي Sappi صورت گرفته است که در جهت افزايش کيفيت چاپ روي اين کاغذها مؤثر باشد؟ وي دراينباره گفت: «توليدکنندگان ماشينآلات چاپ اروپا وارد بحران بزرگي شدهاند که به مرور آن را سپري کرده و هماکنون ميتوان گفت در اواخر اين بحران به سر ميبرند و اين بحران در آيندهاي نهچندان دور تمام شود. هايدلبرگ در مواجهه با اين بحران خيلي خوب به حيات خود ادامه داد و در مقابل بحران ايستادگي کرد. ما در طول ۲۰ سال گذشته روابط خيلي نزديکي با شرکت هايدلبرگ داشتهايم. در طول اين مدت اطلاعات زيادي را رد و بدل کردهايم. اطلاعاتي مانند اينکه کاغذ ما روي چگونه ماشيني جواب ميدهد. شرکت ما به همکاري هايدلبرگ سطح کيفي بالايي را تعيين و منطبق بر آن کاغذ و ماشينهايي را با اين سطح از کيفيت توليد کرديم. مشتريها را به قسمت فني هايدلبرگ ميبرديم و به آنها نشان ميداديم که کاغذ ما در ماشين هايدلبرگ چاپ چگونه کار ميکند. اگر نتيجه اطلاعاتي را که کامپيوتر براي چاپ به ماشين ميفرستد، ببينيم، ميتوانيم به چاپچيها توصيه کنيم چه نوع کاغذي را براي هر کاري مصرف کنند».
در بخش دوم گفتوگو با «ويرسام» معطوف به بازار کاغذ ايران است. نخست روي ارتباطي که شرکت تحت مديريت وي با اين بازار دارد متمرکز شديم. وي در رابطه با برنامههايي که شرکت متبوعاش براي بازار ايران در نظر گرفته عنوان کرد: «نگاه ما نگاهي بلندمدت بوده و گستره ديدمان افقهاي دوردست است. نگاه ما نگاه گذرا نبوده و اهدافمان هم کوتاهمدت نيست. ما فروشنده نيستيم که سريع بياييم و به سرعت برويم. ما همواره با مشتريهايمان باقي خواهيم ماند». وي خطاب به مصرفکنندگان و فعالان عرصه کاغذ گفت: «اگر با ما بمانيد با شما ميمانيم». ويرسام با اشاره به ترک اجباري بازار ايران و انقطاعي که در رابطه تنگاتنگ شرکت Sappi با بازار ايران رخ داد، خاطر نشان کرد: «ما را مجبور به ترک بازار ايران کردند و از اين بابت خيلي ناراحت بوديم. هيچ چارهاي نبود و ما هيچ انتخابي نداشتيم. ما به اختيار خودمان نرفتيم بلکه با اجبار قطع رابطه صورت گرفت و به محض اينکه متوجه شديم ميتوانيم برگرديم، برگشتيم. در اولين امکاني هم که براي سفر من به ايران وجود داشت بدون فوت وقت به ايران آمدم و الان براي انجام مصاحبه مقابل شما هستم».
وي گفت: «ما به کمک دوستان ايراني بازار ايران را براي کاغذهاي دورو و گلاسه ميسازيم و حوزهاي که قصد داريم در آينده توسعه بدهيم مرتبط با بستهبندي است. در ايران تقاضا براي بسته بنديهاي لوکس زياد است، لذا ميخواهيم وارد اين بازار شويم».
ويرسام در بيان ارزيابياش نسبت به کارگزاران صنعت چاپ ايران با بهکار بردن عبارت «در ايران فرصتهاي خيلي خوب و امکانات مناسب وجود دارد»، ضمن تحسين نيروي کار فعال در صنعت چاپ ايران در توصيف اين نيروي به گفته وي کارآمد و خلاق تشريح کرد: «در ايران چاپخانهها علاقه به کارهاي هنري دارند. در بسياري از چاپخانهها دستگاهها خيلي ساده است، اما توانايي بالايي براي انجام سفارشهاي مختلف وجود دارد. در بين کساني که در چاپخانهها روي ماشينهاي بسيار ساده و معمولي کار ميکنند خلاقيت زياد ديده ميشود و کارهاي خارقالعادهاي انجام ميشود. در چاپخانههاي ايران از کمترين امکانات بيشترين بهره را ميبرند. اين واقعا يک هنر است که در چاپخانههاي ايراني به وفور ديده ميشود. اين ويژگي ايرانيها براي من بسيار جالب است. مثلا مشاهده شده که بهوسيله ماشين تکرنگ، يک قرآن هشت رنگ خيلي نفيس و زيبا درآوردهاند». وي با بيان اين مطلب درخصوص تجهيزات و امکانات صنعت چاپ ايران اظهار کرد: «علاوه بر اينکه در ايران از امکاناتِ کم، بيشترين بهره و بهترين استفادهها را ميبرند، ميتوان گفت در اين کشور امکانات بالا هم وجود دارد. در ايران امکانات و ماشينآلات خوبي پيدا ميشود. الان که تحريمها برداشته شده طبيعتا ماشينآلات بهتري هم وارد ميشود و اين باعث مدرنتر شدن چاپخانههاي اين کشور خواهد شد. براي چاپخانهها استفاده و بهرهوري حداکثري از اين امکانات بسيار مفيد خواهد بود. اين بهرهوري مشخص خواهد کرد که دستآخر چه چيزي نصيب چاپخانهها خواهد شد». وي در ادامه افزود: «با بهکاربردن کاغذ مناسب در امکاناتي که با لغو تحريمها پيشرفتهتر و بهتر هم خواهد شد، قطعا هزينهها پايين خواهد آمد و کيفيت کار بالا خواهد رفت. بازار چاپ ايران در حال رشد است. بعضيها دارند از اين شرايط به بهترين نحو استفاده ميکنند و از آن خرسند هستند. بعضي از چاپخانهها هم متوجه اين رشد نيستند که البته آنها هم بهزودي اين رشد را خواهند ديد. براي بستهبندي هم اين رشد در حال وقوع است. بستهبنديهايي که جايگزين بستهبنديهاي پلاستيکي خواهند شد بهزودي وارد عرصه شده و بازار خود را گسترش خواهند داد».
مديرعامل شرکت Sappi در رابطه با تغييرات احتمالي که در بازار کاغذ ايران رخ خواهد داد، ضمن اشاره به گرايش کنوني مردم ايران به رسانههاي مجازي و بهتبع آن کاهش استفاده از کاغذ تصريح کرد: «کشور ايران مملکت جواني است و نسل جوان به فضاي مجازي و کارهايي که با سيستم ديجيتالي انجام ميشود، خيلي وابسته است. دقيقا همين مسئله را ما در اروپا ديدهايم. رسانههاي ديجيتالي مانند يک موج بزرگ وارد ميشود و کاغذ سنتي را مورد حمله قرار خواهد داد. در اروپا اين موج در حال فروکشکردن است. همانطور که ميدانيد وقتي يک چيز جديد به منصه ظهور ميرسد، مورد هجمه استقبال و استفاده قرار خواهد گرفت ولي پس از گذشت زمان به مرور تمايل به آن کم شده و چهبسا به اين نتيجه برسند که موارد قبلي خيلي بهتر از مورد جديد بوده است. ولي چون هر چيز تازهاي جذابيتهاي خود را دارد طبيعي است که در ابتدا موج استقبال به سوي او سرازير شود، ولي بهتدريج با گذشت زمان فروکش خواهد کرد. اروپا درحالحاضر دوباره به سمت استفاده از کاغذ پيش ميرود چرا که از موج ديجيتال کاسته شده است؛ اما ايران اکنون در وسط موج است. هنوز دارند از سيستم مجازي استفاده ميکنند، بعدها قدر کاغذ را بيشتر خواهند دانست». وي با بيان اين مطلب جهت بازار کاغذ ايران و اروپا را بالعکس هم برشمرد و با تعبير حالت کنوني بازار کاغذ در ايران به يک حالت بحراني، از بهبود اين شرايط و افزايش تدريجي استقبال مردم از کاغذ ابراز اميدواري کرد. ويرسام تصديق کرد: «در آينده حوزههايي از رسانه ديجيتال با رسانههاي مبتني بر کاغذ جايگزين خواهد شد که بهزودي فعالان رسانهاي ايران متوجه آن خواهند شد».
اين فعال حوزه کاغذ در تکميل شرح ارزيابياش از وضعيت بازار کاغذ و چاپ در ايران با بيان اينکه فعالان صنعت چاپ در ايران به دنبال ارتقاي جايگاه خود هستند و در رويدادها در ايران خيلي سريعتر از اروپا اتفاق خواهد افتاد، بر تسريع خروج ايرانيان از سيطره رسانههاي ديجيتال و بازگشت به عصر استفاده از کاغذ تأکيد کرد.
وي با اشاره به اهميتي که کاغذ- حتي در عصر موسوم به عصر دنياي مجازي – دارد، ضمن تأکيد بر وظيفه شرکت Sappi در قبال تمامي چاپخانههاي ايراني اعم از چاپخانههاي کوچک يا آنهايي که کارهاي لوکس با ارزش افزوده بالا انجام ميدهند، گفت: «با وجود ديجيتاليشدن بسياري از کتابها، آثار ارزشمندي چون شاهنامه، ديوان حافظ و قرآنهاي نفيس هميشه در ميان خواهند بود و از اين حيث کاغذ قطعا در هر حالتي در انواع و اشکال مختلف کاربرد خواهد داشت. چاپخانههايي وجود دارند که کارهاي لوکس و آثاري چون کتابهاي نفيس نام برده را انجام ميدهند. چاپخانههاي ديگري هستند که مجلهها و آگهيهاي خيلي ساده چاپ ميکنند و کارهاي خيلي ارزان انجام ميدهند. ما براي هر دو نوع از اين چاپخانهها کاغذ توليد ميکنيم. به چاپخانههاي ساده کمک ميکنيم که ضايعات کارشان پايين بيايد و بتوانند ظرفيت کارشان را بالا برده و سريعتر به نتيجه برسند. به چاپخانههاي مدرن که کارهاي نفيس چاپ ميکنند، ياري ميدهيم که بهترين نتيجه چاپي را داشته باشند».
در بخش ديگري از گفتوگو با شخص اول شرکت توليد کاغذ Sappi، پرسيديم آيا قصد عرضه خدمات و تکنولوژي به ايران يا انجام سرمايهگذاري در صنعت چاپ و بستهبندي يا توليد کاغذ اين کشور را داريد؟ وي در پاسخ به اين پرسش نخست درخصوص ارائه خدمات احتمالي اين شرکت به ايران گفت: «ما اطلاعات فني زيادي داريم که ميتوانيم براي صنعت چاپ ايران عرضه کنيم. ما از چاپخانهها دعوت کرديم که از کارخانه ما بازديد کنند که اطلاعات فني بگيرند. ما يک قسمت اطلاعات بازار داريم که ميگويد در بازارهاي دنيا چه اتفاقي ميافتد و اين اتفاقهايي که در اين بازارها ميافتد روي کاغذ و صنعت چاپ چه تأثيري ميگذارد». وي در ادامه افزود: «ما قصد داريم يک سمينار در بازار ايران برگزار کنيم که در آن اطلاعاتي از آنچه در دنياي کاغذ ميافتد ارائه دهيم. صنعت به سرعت در حال تغيير است، بنابراين خيلي مهم است اطلاعاتي را که داريم به مشتريهايمان برسانيم. نه به خاطر اينکه ما بيشتر ميدانيم، نه. به خاطر اين است که ما اطلاعات تمام دنيا را داريم. طبيعتا اين باعث ميشود که زاويهديد ما بازتر باشد. بنابراين ما ميتوانيم به آنها بگوييم که چگونه به بهترين نحو ممکن از نقطه A به نقطه B بروند؛ به طوريکه کمترين فاصله را در سريعترين زمان طي کنند و نه اينکه دور خود بچرخند و با مشکلات و موانع زيادي مواجه شوند». وي با بيان اين مطلب در رابطه با اينکه آيا قصد سرمايهگذاري در ايران دارند، تصريح کرد: «هزينه راهاندازي دستگاه توليد کاغذ گلاسه ۷۰۰ ميليون يورو است و اين دستگاه نيم ميليون تن کاغذ گلاسه توليد ميکند. در ايران ميزان مصرف اين نوع کاغذ چيزي حدود صد هزار تن است. پس براي يک دستگاه بازاري که برايش سرمايهگذاري کنيم وجود ندارد. از طرفي ايران خمير ندارد؛ يعني چيزي را که براي توليد کاغذ ضروري است در دست نخواهيم داشت. حال اگر بخواهيم خمير وارد کنيم، هزينهاش بسيار زياد ميشود». وي با بيان اين مطلب ادامه داد: «ايران مملکت توليد کاغذ نيست که ما بخواهيم اينجا سرمايهگذاري کنيم. ايران جنگل زيادي ندارد. بهعنوان مثال روسيه را در نظر بگيريد که داراي جنگلهاي زيادي است». وي در پرتو اين موضوع تأکيد کرد: «داستان فقط اين نيست که کاغذ ما سفيدتر يا ارزانتر از ديگر کاغذهاست. ماجرا خيلي پيچيدهتر از اين حرف هست».
از وي خواستيم خود را بهعنوان يک توليدکننده کاغذ ايراني تصور کند و از او پرسيديم: «اگر شما يک توليدکننده ايراني بوديد به اقتضاي امکانات و شرايط و موقعيتها چه اقداماتي براي بهره بري حداکثري از امکانات و تبديل تهديدات به فرصتها انجام ميداديد»؟ با اين پرسش قصد داشتيم اقداماتي را که وي بهعنوان يک توليدکننده فرضي ايراني انجام ميداد، بهعنوان توصيههايي براي توليدکنندگان کاغذ داخلي کشور قلمداد کنيم. وي گفت: «اگر من يک توليدکننده کاغذ ايراني بودم کاغذي توليد ميکردم که براي توليد آن نياز زيادي به درخت نباشد. از آنجاييکه ايران جمعيت زيادي دارد، مصرف کاغذ در اين کشور بالاست. البته من نميدانم کاغذ باطله در ايران چگونه براي بازيافت جمعآوري ميشود. در ايران اگر بتوان از کاغذ باطله کاغذ توليد کرد، بهترين کار ممکن صورت گرفته است». وي در تکميل اين مطلب افزود: «در ايران بايد تمرکز بيشتري روي کاغذ بازيافتي صورت گيرد. توليد کاغذ به ميزان بالايي به آب احتياج دارد. در ايران اگر کمبود آب داريد پس توليد کاغذ بسيار مشکل خواهد شد. براي توليد هر کيلو کاغذ به ۹ ليتر آب نياز داريد، ولي ۸.۵ ليتر آن دوباره برميگردد. بااينحال داشتن اين ميزان آب لازم است؛ هر چند مقدار قابلتوجهي از آب برميگردد. من اهل هلند هستم و در کشور من آب فراواني وجود دارد ولي اگر يک شهروند ايراني بودم ميدانستم که کشورم آب زيادي ندارد و بايد با توجه به اين شرايط کاغذ توليد ميکردم. در ايران بايد تمرکز روي توليد کاغذ بازيافتي باشد».
به گزارش خبرنگار ما همکاري بين دو توليدکننده و بهره جويي از مزيتهاي متقابل در نقش متمم و مکمل، از ديرباز تاکنون از بهترين روشهاي بهرهجويي حداکثري بوده است و امروزه به شکل پيشرفته و با سيستمهاي مدرن مديريتي تلفيق و تعامل بين شرکتهاي توليدي يا خدماتي را بيش از پيش توجيه ميکند. شرکتها ميتوانند حفرههايي را که در توان توليدي يا خدماتيشان وجود دارد، با برجستگيهايي از توانِ توليدي يا خدماتي شرکت همکار که دقيقا در نقطه مقابل حفرهها جلوه ميکنند، پر کنند. نقاط مثبت و منفي هر کدام از شرکتهاي حاضر به همکاري مانند چرخدندههايي در يکديگر ميغلتند و نقصهاي طرف مقابل را کامل ميکنند. بدين سان شرکتها از نقاط قوت همديگر بهره کافي ميبرند و نقاط ضعف خود را با نقاط مثبت شرکتهاي همکار ميپوشانند. درخصوص صنعت کاغذ اين پرسش در ذهن خبرنگار ما پيش آمد که اين همکاري ميتواند در پيشرفت صنعت کاغذ کشورمان ايران مفيد واقع شود. از ويرسام پرسيدم که آيا اين امکان براي توليدکنندگان کاغذ ايران و ديگر شرکتهاي خارجي وجود دارد؟ وي در پاسخ تصديق کرد: «اينکه توليدکنندگان کاغذ دو يا چند کشور با هم همکاري کنند در موارد مختلفي وجود داشته است. همکاري بين توليدکنندگان کاغذ ايران و خارجيها به اين صورت ميتواند شکل بگيرد که در آن کشور تکنولوژياي وجود داشته باشد که در ايران موجود نباشد و بالعکس. يک طرف امکانات و شرايطي داشته باشد و ديگري امکانات و شرايط تکميلکننده آنها». به اعتقاد وي همکاري بين دو طرف با امکان بهره بردن از موقعيتي که به تنهايي براي هيچ کدام از طرفين ميسر نيست، قابل بيان است. با در نظر گرفتن اين موضوع و امکانات و نواقص بازار کاغذ ايران، ميزان امکان و ضرورت همکاري توليدکنندگان ايران و شرکتهاي خارجي را جويا شديم. دارنده بهترين ECIO اروپا در سال ۲۰۱۵ راجع به امکان ايجاد همکاري بين شرکت Sappi با توليدکنندگان کاغذ ايران تصريح کرد: «در کاغذهاي گرافيکي مانند دوروگلاسه به خاطر وجود قوانين رقابتي، امکان زيادي براي همکاري بين توليدکنندگان خارجي با کارخانههاي توليد کاغذ ايران وجود ندارد، ولي براي کاغذهاي خاص، هيچ مانعي وجود ندارد که جلوي همکاري با ايرانيها را بگيرد. ميتوانيم يک کارهايي را انجام دهيم». وي در پرتو همين مسئله با ذکر مثالي از همکاري شرکت متبوعش با يک توليدکننده آلماني عنوان کرد: «مثلا کارخانهاي در آلمان وجود داد که کوتينگ انجام ميدهند که ما نميتوانيم انجام دهيم و آنها دارند در اين زمينه به ما کمک ميکنند. با ايجاد اين همکاري درحالحاضر داريم روي بستهبندي جديد موادغذايي که تا به حال وجود نداشته کار ميکنيم. اين براي هر دوي ما خوب است». به گفته اين توليدکننده خارجي اگر براي همکاري با ايران امکاناتي فراهم باشد که به موجب آن بتوان يک همکاري کارآمد ترتيب داد، هيچ مانعي از طرف ما وجود ندارد.
وي در بخش پاياني گفتوگو با خبرنگار ما ضمن قياس بازار ايران با کشورهاي منطقه از حيث ميزان مصرف و رتبهبندي ايران در بين اين کشورها به لحاظ اهميتي که براي شرکت Sappi و ساير رقبا دارد، به ويژگيهايي که موجد افزايش اين اهميت شده اشاره کرد. وي دراينباره شرح داد: «بازار ايران نسبت به عربستان صعودي يا امارات خيلي بزرگتر است. از بازار ترکيه کوچکتر است ولي با تفاوت اندک. به اين صورت در ايران ميزان مصرف کاغذ دوروگلاسه صد هزار تن است و براي ترکيه ۱۶۰ هزار تن. رشد ايران براي کاغذهاي ما خيلي بيشتر است. در ايران سفارشهاي چاپي کاغذهاي دوروگلاسه زياد است و اين براي ما اهميت بازار ايران را ميرساند. درحالحاضر ايران براي ما اهميت زيادي دارد. همانطور که قبلا هم اشاره کردم ما مجبور به ترک بازار ايران شديم و زمان زيادي از حضور دوباره ما در بازار ايران نميگذرد. ما تازه کارمان را در ايران شروع کردهايم و بهزودي ايران براي ما بازار خيلي بزرگي خواهد شد. ايران براي ما مارکت استراتژيکي است. ايران کشور بزرگي است؛ جمعيت بالايي هم دارد و افراد تحصيل کرده زيادي دارد که اين باعث افزايش نياز به کاغذ ميشود. اين عاملي است که توجه توليدکنندگان کاغذ را به خود جلب ميکند. همچنين اقتصاد ايران داراي رشد پنج درصدي است و اين کشور داراي بازار سالمي براي ماست.