صنعت چاپ ایران حرفی برای گفتن در جهان دارد

0
841

صنعت چاپ ایران حرفی برای گفتن در جهان دارد
اولینمروری بر یک تجربه؛ از ایده تا هلدینگ نقش الماس




نقش الماس، مدلی قابل بررسی و درس‌آموز در کسب‌وکارهاست که می‌توان آن را نوعی استارت‌آپ به شمار آورد. کسب‌وکاری که با سرمایه اندک و برنامه‌ای سنجیده و تشخیص درست نیاز جامعه، شکل گرفت و هزاران کسب‌وکار دیگر در سراسر کشور (حتی در عراق و افغانستان) را به خود مرتبط و ذینفع گردانید.
چیزی که امروز به نام هلدینگ نقش الماس می‌شناسیم و از چاپخانه‌ای مدرن و پرکار در ظهیرالاسلام تا کارخانه‌ای تخصصی در قزوین و مجموعه‌ای موفق تا دبی شعبه و دفتر و بیش از ۵۰۰ نفر پرسنل دارد، ۲۰ سال پیش، تنها کارگاهی کوچک برای خدمات UV با ماشینی دست‌ساز بود.
توسعه نقش الماس، نه با سرمایه و وام و رانت و غیره، بلکه تنها با تحقق یک ایده بکر و فکر خلاق تحقق یافت و همچنان به این روش به دنبال شناخت نیازهای خانواده چاپ و بسته‌بندی، سر از تولید مواد مصرفی درآورد.
نقش الماس درس‌های دیگری هم برای آموختن دارد، مثل تجربه موفق یک کسب‌وکار رو به رشد با شراکت خانوادگی.
سعید حاجیلو مدیرعامل نقش الماس در برابر ماست تا داستان توسعه نقش الماس را از ایده تا هلدینگ برای ما روایت کند.
می‌خواهم به‌صورت اختصاصی در شماره ۵۰۰ ماهنامه صنعت چاپ، مژده‌ای به همکاران و همراهان خانواده چاپ و بسته‌بندی بدهیم که برای اولین‌بار پس از پنج سال مطالعه، تحقیق، سرمایه‌گذاری و البته تلاش بسیار، شب گذشته (۶ آذر ۱۴۰۲)، توانستیم دو محصول صددرصد وارداتی را تولید کنیم.
اول؛ تولید نمونه‌های آزمایشی نوارهای فیلم‌ طلاکوب سرد و گرم،
دوم؛ تولید کاغذهای وکیوم متالایز.
نوار طلاکوب در فرایندی شامل شش مرحله تولید می‌شود و نیاز به دقت بالا، ظرافت و همچنین دانش بالا در فیزیک، شیمی و دیگر علوم وابسته دارد. نوارهای طلاکوب در صنعت چاپ، چوب، پلاستیک و از همه بیشتر در صنعت پارچه قابل‌استفاده است. این فناوری در اختیار چند شرکت خارجی است؛ اما ما توانستیم این محصول را با همکاری و تلاش پیگیر دوستان شیمی‌دان و محققین خودمان، بومی‌سازی و تولید کنیم.

کاغذهای وکیوم متالایز نیز در صنعت بسته‌بندی نوشیدنی و تزئینی مورد استفاده هستند که «نقش الماس» موفق به تولید آن شد. هیچ‌کدام از این دو محصول، نمونه مشابهی در ایران نداشتند که ما بخواهیم از آن‌ها کپی‌برداری کنیم و این دو محصول صددرصد تولید مجموعه نقش الماس است. که با این شرایط قطعاً به مرحله صادرات هم خواهند رسید.
خشنود از این حُسن تصادف و همزمانی این موفقیت نقش الماس با انتشار پانصدمین شماره ماهنامه، لطفاً جزییات فنی بیشتری درباره کاغذهای متالایز بگویید. این کاغذها یا لیبل‌های متالایز چه تأثیری در صنعت چاپ و بسته‌بندی دارند و چه ضرورتی برای تولیدشان وجود داشت؟
در دنیا روی این صنعت، کار زیادی شده است اما در ایران اگر هم تحقیق و یا سرمایه‌گذاری شده، هنوز خبری از تولید این دو محصول نبوده و نقش الماس مفتخر است که اولین تولیدکننده کاغذهای متالایز و نوارهای طلاکوب باشد.
در اغلب کشورها، لیبل‌ بطری‌های شیشه‌ای با استفاده از نوعی چسب آب‌پایه به بطری چسبانده می‌شود تا – مانند بطری‌های نوشابه قدیم در ایران – پس از مصرف، یک‌بار دیگر به کارخانه بازگردانده شود و پس از شست‌وشو و پاک‌سازی لیبل، ‌بار دیگر در چرخه تولید و مصرف قرار بگیرد اما در ایران روی بطری‌های شیشه‌ای برچسب‌های پلیمری یا جنس‌های دیگر استفاده می‌شود که چنین کاری خطاست و با توجه به غیرقابل بازیافت بودن آن، محیط‌زیست را به خطر می‌اندازد.
اگر روی بطری‌های شیشه‌ای لیبل‌های سلولزی نصب شوند با وجود چسب‌های آب‌پایه به راحتی می‌توانند در چرخه بازیافت قرار بگیرند و مجدد قابل‌استفاده شوند. این محصول به دلیل موجود نبودن در بازار ایران و سختی واردات و گرانی آن، بیشتر شرکت‌ها را به سمت استفاده از لیبل‌های پلیمری سوق داده است. از این‌رو ضرورت تولید این محصول در داخل ایران آشکار بود تا ما هم بتوانیم نقشی در بازیافت، حفظ محیط‌زیست و همچنین زیبایی ظاهری محصولات نوشیدنی داشته باشیم. همان‌طور که گفتم پس از پنج سال تحقیق و تلاش اکنون کاغذهای متالایز ۶۸ گرمی و مقاوم در برابر رطوبت تولیدشده توسط نقش الماس؛ شرکت‌های تولیدکننده نوشیدنی و مواد غذایی را از واردات آن بی‌نیاز می‌کند. این محصول ضمن جلوگیری از خروج ارز، باعث بالابردن سطح کیفی و زیبایی بسته‌بندی می‌شود. در نهایت به صادرات و ارزآوری کمک می‌کند.

آیا این لیبل‌ها روی بطری‌های پلاستیکی هم استفاده می‌شوند؟
خیر؛ از آنجا که پایه بطری‌های پلاستیکی، پت است، برای لیبل آن‌ها از پت یا بیوپپ استفاده می‌کنند.
از خواص کاغذهای متالایز بگویید.
در اغلب کشورها از کاغذهای متالایز استفاده می‌کنند، دلیلش خواص زیاد آن است. اساساً این کاغذها مقاوم به گرما و سرما هستند. وقتی نوشیدنی یا بطری‌های مربا و ترشیجات یا هرگونه خوراکی دیگر، خنک از یخچال خارج می‌شود به دلیل گرمای بیرون، دچار تعریق و ایجاد شبنم می‌شود، این لیبل هیچ آسیبی نمی‌بیند. خط لیبل ما تلاش می‌کند که خط تولید کاغذ پشت چسب‌دار را برای جایگزینی فیلم‌های پلیمری موجود در بازار راه‌اندازی کند.
آلومینیوم کاغذهای متالایز در ایران موجود است اما پروسه نشستن آلومینیوم روی کاغذ به چه صورت و با چه ضخامتی است؟
بله آلومینیوم داخل کشور است و خوشبختانه نیاز به واردات نیست اما فناوری نشستن آلومینیوم روی کاغذ، فرایندی تخصصی است که در خلاء انجام می‌شود.
بازیافت این کاغذ متالایز در مقایسه با کاغذها و مقواهای متالایز موجود در بازار ایران، چگونه است؟
در ایران هنوز هم کاغذ و مقوای متالایز با لمینه‌کردن فویل ۷ میکرونی‌ام آلومینیوم انجام می‌شود. زمانی که آلومینیوم توسط چسب لمینیت به کاغذ چسبانده می‌شود، جداسازی و بازیافت بسیار سختی دارند اما در کاغذهای متالایز نقش الماس، ضخامت قشر آلومینیوم به زیر نیم‌میکرون رسیده است که بازیافت آن بسیار راحت‌تر است. این کاغذ در هر نوع صنعت کاغذسازی از مواد بازیافتی، قابل‌استفاده است زیرا میزان آلومینیوم روی کاغذ ناچیز است و به هویت آن کاغذ یا مقوا
آسیبی وارد نمی‌کند. در حقیقت به‌قدری درصد استفاده از آلومینیوم کم است که نیازی به جداسازی آن نیست.

به کاربرد کاغذ متالایز در لیبل بطری‌ها و ظروف شیشه‌ای اشاره کردید، سایر مصارف آن کدامند؟
این نوع کاغذ جایگزین فیلم‌های پلیمری شده‌اند که جلوه خاصی دارند و یکی از کاربردهای این محصول است که اخیراً در دنیا باب شده است. کاغذهای متالایز در کاغذهای داخلی سیگار، در بسته‌بندی کاغذهای شکلات‌های پیچشی و بسته‌بندی کره استفاده می‌شود.
نقش الماس، سال‌ها به‌عنوان مجموعه‌ای با راه‌حل ابتکاری برای چاپ کارت ویزیت با کیفیت و ارزان، شناخته می‌شد. چه اتفاقی افتاد که وارد کارهای تحقیقاتی و تولید مواد مصرفی شد؟ آیا از ابتدا چنین هدف‌گذاری شده بود؟
مجموعه ما از اوایل سال ۱۳۸۱ آغاز به کار کرده است. دیدگاه ما در روزهای ابتدایی و حتی پس ‌از آن، تلاش برای یادگیری بیشتر بوده است. پس از پنج شش سال از شروع کار، برنامه‌های مدونی برای آموزش مدیران موسسه و همچنین کارمندان این مجموعه انجام شد که همچنان ادامه دارد و گاهی کلاس‌های آموزشی خاصی خارج یا داخل مجموعه برگزار کرده‌ایم تا همگی از دانش روز این صنعت مطلع باشیم.
به نظر می‌رسد خیز برداشتن نقش الماس از روش خلاقانه تولید انبوه کارت ویزیت مشتریان از سراسر کشور بود. این حرکت یا پرواز به لطف برنامه اختصاصی شما برای سفارش آنلاین میسر شد. می‌توان گفت جهش نقش الماس با این نرم‌افزار شروع شد؟
بله، نرم‌افزاری که به‌صورت اختصاصی از سال ۸۴ روی آن کار کرده‌ایم، می‌توانم بگویم؛ رتبه یک دنیا است. ما چهل هزار نفر مشتری فعال در ایران داریم. بنده نرم‌افزارهای مشابه در ژاپن و اروپا و ترکیه را دیده‌ام که این‌ها مانند ما کارهای گنگ‌آپ و تولید فرم عمومی انجام می‌دهند تا ارزان‌سازی و سرعت را بیشتر کنند، با این‌ حال به جرات می‌توانم بگویم ما چند پله از آن‌ها بالاتریم. وقتی ما هم‌زمان با پاندمی کرونا، نرم‌افزار خودمان را در دبی راه‌اندازی کردیم، به راحتی توانستیم در همان دوره که رکود اقتصادی بود، خودمان را به شرکت بزرگ و پرآوازه دسکو در دبی برسانیم و اکنون پیشتاز بازار دبی باشیم.
شرکت ما به نام دایموند در دبی به‌واسطه همین نرم‌افزار جزو پانزده شرکت بزرگ و معتبر دبی قرارگرفته است. همین‌الان یک گروه نرم‌افزاری از نخبگان نرم‌افزاری دانشگاه‌های ایران هستند که لحظه ‌به ‌لحظه این فناوری را در دنیا رصد می‌کنند و اگر نیاز باشد هر لحظه نرم‌افزارمان را آپدیت می‌کنند تا هم چرخه تولید سرعت و کیفیت بیشتری داشته باشد و هم ارتباطمان با مشتری به بهترین شکل باشد.
آیا از توان تیم نرم‌افزار بهره‌برداری دیگری هم دارید؟
ما برای این برند هزینه کرده‌ایم و با بهره‌گیری از اساتید این حرفه گروه آموزشی الماس پلاس را تشکیل داده‌ایم. هدف الماس پلاس، بهره‌برداری مادی از آموزش نیست. این مجموعه صرفاً رسالتش آموزش است.
منظور شما از گروپ‌شیت چیست؟
گروپ‌‌شیت (فرم‌های عمومی) همان فرم‌ها و کارت‌های ویزیت است که در بازار موجود است و ما در مجموعه خودمان به آن فرم‌های مشترک و گروپ‌شیت می‌گوییم. ما این فرم‌ها و کارت ویزیت‌ها را تجمیع و ارزان‌سازی کرده‌ایم. اغلب چاپخانه‌ها مشتری ما هستند. بیشتر از شرکت‌های تبلیغاتی، دوستان همکار مشتری ما هستند که خودشان اگر بخواهند به تنهایی ۱۰۰۰ کارت ویزیت ۹×۶ را زینک ببندند، چاپ کنند و سلفون‌کشی کنند، چهار پنج میلیون تومان برایشان هزینه می‌شود. درحالی‌که با تجمیع کارها، ما همان کارت ویزیت را ۱۵۰ هزارتومان می‌دهیم.
مزیت نقش الماس در تولید نرم‌افزاری حتی برتر از مشابه خارجی، ناشی از چیست؟ ارتباط نزدیک مدیران پروژه با چاپ یا درگیرکردن برنامه‌نویسان در فرایند چاپ در این مورد موثر بوده است؟
بله. ما خودمان در چاپخانه بزرگ شده‌ایم. برنامه‌نویس‌هایمان هم جزو کارکنان مجموعه هستند و کارشان تحلیل خواسته‌های درون سازمان و بیرون سازمان است، پروژه‌ای از بیرون نمی‌گیرند و اصولاً نیازی به دریافت پروژه از بیرون سازمان ندارند. اغلب آن‌ها سابقه کاری‌شان بالای ۱۸ سال است.
بیزینس مدل نقش الماس و شیوه کار، سرمایه‌گذاری و بازاریابی شما می‌تواند یک مورد آموزنده باشد. لطفا به اختصار روند توسعه از یک کارگاه کوچک به هلدینگ بزرگ نقش الماس را تعریف کنید.
شروع کار ما از خدمات ورنی یووی بود. اون موقع قدرت مالی مجموعه‌مان خیلی پایین بود، اما اگر می‌توانستیم مثلاً یک ماشین چهاررنگ خریداری کنیم می‌بایست سهمی از کارهای چاپی نشر یا بسته‌بندی را می‌گرفتیم، اما چنین مسیری را انتخاب نکردیم. دوست داشتیم کاری متمایز انجام دهیم.
وقتی در مسیر این بازار قرار گرفتیم از سال ۸۱ تا ۸۴ فهمیدیم این بازار خلاء زیادی دارد، تعداد زیادی از همکاران دچار ورشکستگی شده بودند. با کمی دقت مشخص بود که مشتری کمی ندارند اما همه به شدت ناراضی بودند هم مشتریانشان هم خودشان به‌عنوان تولیدکننده. به همین دلیل تصمیم گرفتیم ارتباطمان را با بازار بیشتر کنیم و دست به کار تولید شویم. بدهی زیادی داشتیم. کارهای چاپی را وقتی زیاد می‌شد به دیگران می‌سپردیم. آن ‌زمان لیتوگرافی هم نداشتیم و برون‌سپاری می‌کردیم. همچنین ماشین‌های لترپرس و یک سری دستگاه دیگر را نداشتیم و ناچار به برون‌سپاری این خدمات بودیم. یک دستگاه تک‌رنگ داشتیم که با آن روزی ۱۸ دستگاه، یعنی ۷۶ هزار کارت ویزیت چهار رنگ می‌زدیم که این کار در نوع خودش عجیب بود. همان ماشین‌چی دستگاه آن زمان، اکنون مسئول چاپخانه ما در دبی است. حتی خودمان هم باورمان نمی‌شود چنین کاری را در یک بازه زمانی انجام داده باشیم. با چنین کارهایی ما توانستیم سرمایه‌گذاری کنیم.

روند این سرمایه‌گذاری چطور بود؟
همیشه برای شش ماه بعد و بیشتر از آن بودجه خاصی پیش‌بینی می‌کردیم و حتی گاهی پیشاپیش یک سال دو سال زودتر برنامه‌ریزی می‌کردیم برای درآمدمان. حتی گاهی اوقات دستگاه‌هایی می‌خریدیم که درآمد یکی دو سال بعدمان را باید برای پرداخت اقساط آن خرج می‌کردیم. تا سال ۸۸ در خیابان ظهیرالاسلام بودیم. توان خرید ملک نداشتیم. در محله سرچشمه چاپخانه‌ای را اجاره کردیم که چند سال خالی بود. زیرسازی کردیم، دستگاه را که بردیم همسایه‌ها معترض شدند. دیدیم آنجا نمی‌توانیم کار کنیم. همان زمان یک دستگاه چهار رنگ هم به‌صورت قسطی خریده بودیم و مستأصل ماندیم که چه کنیم. بالاخره توانستیم محل فعلی‌مان را اجاره کنیم.
در پاساژ شقایق که یک واحد فروش داشتیم اما بسته به نیاز تا سال ۹۱، ناچار شدیم سه واحد از همان پاساژ را برای فروش خریداری و شش واحد هم اجاره کنیم. در نهایت همین ساختمان را که پس از خرید، شروع به بهسازی و نوسازی آن کردیم از آن پس همه واحدهای فروش به این مکان منتقل و یکجا متمرکز شد.
فکر می‌کنید چه چیزی بیشتر از همه موجب موفقیت شما بوده است؟
با اینکه ما کار یکنواختی انجام می‌دادیم و می‌توانستیم با همان دستگاه‌های موجود، کارمان را انجام دهیم اما تمام ماشین‌ها را به‌روز کردیم. لیتوگرافی را مگنوس کردیم، چون مشتریان ما چنین می‌پسندیدند. به موازات این سرمایه‌گذاری، سعی می‌کردیم نیروی کار را ترغیب کنیم تا کار مشتری را با

این ساختمان دوست‌داشتنی!
این ساختمان را خیلی دوست دارم، چرا؟ چون زمانی که ما خدمات پس از چاپ را با یک دستگاه سیلک‌اسکرین UV انجام می‌دادیم، بزرگانی مانند آقای فراهانی، آقای مهدی‌پور، آقای خمسه‌پور و آقای صلاحی در کار ورنی UV فعال بودند. ‌آن‌ها با ماشین‌های UV اروپایی و نو کار می‌کردند و کمتر کسی کار UV را به کسانی جز این بزرگان می‌سپرد. آن زمان ما با یک دستگاه درب‌وداغان که در ایران برایمان ساخته بودند، می‌خواستیم UV بزنیم. کسی به ما اعتماد نمی‌کرد و کاری به من نمی‌داد. مرحوم محسن خسرو بیگ، مالک همین ملک (چاپخانه آینده) بود، تنها کسی بود که کارهایش را به ما می‌سپرد.
من از سال ۷۷ در کار چاپ بودم در محلی در خیابان ری در واحد چاپ سیلک نزد آقای حسن معافی کار می‌کردم و کارمان هم تولید مارک‌های موتور بود. ایشان و یک کارگاه سیلک داشت که ما این مارک‌ها را در پنج شش هفت و هشت رنگ سیلک می‌زدیم. این کار شش هفت بار زیر شابلون می‌رفت، کار خیلی ارزش پیدا می‌کرد. ما دویست عدد زیرورو در کارتن می‌گذاشتیم، بعد کارتن‌ها را کول می‌کردیم و با پراید آقای معافی می‌آوردیم سر همین کوچه ظهیرالاسلام. بعد می‌بردیم زیرزمین چاپ آینده که دفتر فروش کنونی نقش الماس است، بالای سرشان می‌ایستادیم، لترپرس می‌زدند دوباره کول می‌کردیم، می‌آوردیم کارگاه آقای معافی. مرحوم خسروبیگ صاحب چاپ آینده خیلی به محبت داشت. زمانی که کارگاه سیلک UV دایر کردیم و کسی به ما اطمینان نمی‌کرد، ایشان خوشحال بود که یک عده جوان این‌قدر تلاش می‌کنند، برای کمک به ما، کارهایش را به ما می‌سپرد. خدا رحمتش کند. ما سال‌ها پس از فوت آن بزرگ‌مرد، این ملک را از ورثه ایشان که افراد بسیار محترمی هستند، خریداری کردیم.

کیفیت مطلوب و دلخواه مشتری انجام بدهد. به نظرم اصلی‌ترین عامل پیشرفت مجموعه ما، درک نیاز مشتری و تلاش برای تأمین رضایت او بوده است. رضایت مشتری مثل فانوس دریایی، جهت حرکت ما را تعیین کرده است.
چطور به کار در صنعت بسته‌بندی روی آوردید؟
ما دوست داشتیم نقش الماس همچنان در این بازار باشد و این کار (فرم‌های گروهی) در شکل نرم‌افزاری و سخت‌افزاری و مکانی ظرفیتش کامل شده بود و جایی برای کار بیشتر نداشت. وقتی نقش الماس به این نقطه رسید از آنجا که ما دوست داشتیم کارمان را توسعه بدهیم و هم‌سو با همکاران به بسته‌بندی فکر می‌کردیم و گاهی به بازار آن‌ها وارد می‌شدیم، اما برای من جذابیتی نداشت که بروم آنجا و با خرید ماشین سهم بازاری برای خود ایجاد کنم زیرا در کار خودم، بازار ایجاد کرده بودم. لذا رفتم دنبال خلاء این بازار که تهیه و تولید مواد اولیه وارداتی صنعت خودمان بود؛ مانند تلق‌های لیمنیت، کاغذ پشت چسب‌دار، نوارهای طلاکوب وکاغذهای متالایز.
شما بدین ترتیب باب جدیدی باز کردید، به جای چاپ و چاپخانه، سراغ تولید و ایجاد کارخانه رفتید.
بله برای تولید محصولات خاصی برنامه‌ریزی کردیم و کارخانه بزرگی به این منظور تأسیس شد. واحد قزوین ـ نقش الماس کاسپین ـ در فاز یک، فیلم سلفون حرارتی، تلق حرارتی و در فاز دو، کاغذ بهداشتی و فاز سه و چهار، کاغذ متالایز و نوارهای طلاکوب همگی زیر یک سقف انجام می‌شود. این مجموعه از اواخر سال ۱۳۹۷ شروع به کار کرد که اوایل ۹۹ اولین محصولمان؛ سلفون حرارتی به بازار آمد.
شما در بازار چاپ امارات هم فعال هستید. این بازار را چطور برآورد می‌کنید و موفقیت در آن را چه شرایطی لازم دارد؟
امارات، خلاء بسیار زیادی دارد که صنعتگران و تجار ایرانی می‌توانند با کمی تحقیق بازارهای آن کشور را به دست بگیرند. البته نه ‌فقط دبی و امارات که تمامی کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس بازارهای پر خلاء و خوبی برای ما هستند که می‌توانیم روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کنیم و برای کشورمان ارزآور باشیم. این جریان هم به حمایت دولتمان نیازمند است و هم به حمایت خوب وزارت ارشاد و اتحادیه صادرکنندگان که بتوانند به این جریان سمت‌وسو بدهند.
معتقدم در کارهای خاص مانند فیلم‌های پلیمری و کارهای پشت چسب‌دار که صفر تا صد این محصولات در ایران انجام می‌شود با حمایت دولت و با نگاه خوب و مطالبه‌گری اعضای این صنف و جلوگیری از خام‌فروشی نفت، ما می‌توانیم یکی از سرشاخه‌های تولید محصول پلیمری باشیم که مردم دنیا را تأمین کند. ما می‌توانیم صادرات خوبی در این زمینه داشته باشیم به‌شرط حمایت دولت و با توجه به نیروی کاری و انرژی ارزان در ایران جای رقابت خوبی در این عرصه با دیگر کشورها داریم.
چاپخانه دبی به چه دلیل احداث شد؟ در کل، این چاپخانه چه کارایی خاصی برایتان دارد؟
ما با نام تجاری دیاموند در دبی چاپخانه‌ای احداث کردیم که به‌صرف چاپخانه بودن شکل نگرفت. از آنجا که خیلی از شرکت‌ها سخت با ایران ارتباط برقرار می‌کردند، این مجموعه را در آنجا احداث کردیم تا به‌راحتی بتوانیم مواد و کالاهای مورد نیازمان را از کشورهای دیگر تأمین کنیم. ما به قطعات الکترونیک، مرکب و همچنین افزودنی‌ها و مواد شیمیایی نیازمندیم که با وجود دیاموند در دبی کارمان تسهیل شده است. البته این واحد در آنجا موفق است و خود یک بنگاه سودآور است.
سال ۹۷ آنجا را شروع کردیم و از سال ۹۸ دایر شد. بیش از ۱۲۰ نفر پرسنل در آنجا از ملیت‌های مختلف داریم که چهار پنج نفر اصلی آن ایرانی هستند. این شرکت داخل امارات و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس فعال است. برخلاف ایران که اغلب مشتریانمان به‌صورت حضوری کارها را تحویل می‌گیرند، آنجا شبکه توزیع داریم. موفقیت در دبی هم خیلی سخت است. هزینه‌های جانبی در دبی بسیار زیادتر از هزینه‌های ثابت است و کار در آنجا خیلی سخت است. مخصوصاً کار با ملیت‌های هندی و پاکستانی که از سرمایه‌گذار تا کارگر و کارمندش هیچ نظم و نظامی ندارند. در این شرایط برای ما افتخار است که در رشته چاپ توانسته‌ایم تا این حد پیش برویم.

عمده صادرات ما به کشور عراق و افغانستان است که معمولا استانداردهای سخت‌گیرانه‌ای ندارند، در صورتی که برای ورود به بازار جهانی باید آموزش‌ها و رعایت استانداردها باید در حد بین‌المللی باشند.
این نکته مهمی است ولی حتی افغانستان، عراق و آفریقا سهم‌هایی از بازار دنیا هستند که باید به آن‌ها توجه کرد اما باید برای در دست‌گرفتن بهترین بازارهای جهان استانداردهای بین‌المللی را رعایت کنیم. ما در این زمینه باید خیلی تلاش کنیم.
فرض کنید سرمایه‌گذارانی از کشورهای دیگر به ایران بیایند و چاپخانه دایر کنند. فکر می‌کنید نظام موجود چاپخانه‌داری ما، بتوانند با آن‌ها رقابت کند؟
ما با توجه به شرایط موجود می‌توانیم بگوییم هرجایی بتوانند محصول صادراتی چاپ کنند هیچ فرقی نمی‌کند. امارات یک کشور مهاجرپذیراست، حداکثر دوازده میلیون جمعیت دارد اما فقط یک ‌میلیون جمعیت بومی دارد. ما حرفی برای گفتن داریم. ما استعدادها و سرمایه‌گذاران کمی در ایران نداریم. وقتی در ایران شرکت‌های بزرگی مثل ترام اصفهان، نقشینه تبریز، پل فیلم، فرارنگ آریا و مجموعه نوپا و یکه‌تازی مثل هودیس که به دنبال کسب تجربه و فناوری است و خیلی‌های دیگر داریم که توان ایجاد رقابت با کشورهای دیگر را دارند، اگر دولت، مسئولین و بانک‌ها در جهت حمایت از سرمایه‌گذار قدم بردارند، چنین شرکت‌هایی که در شرایط کنونی ایران توانسته‌اند با تمام مشقات به خوبی فعالیت کنند، باز هم توانمندتر می‌توانند رقابت کنند. ما قدرت این را داریم که بیش از پنجاه چاپخانه قدرتمند خاورمیانه را راه‌اندازی کنند. قطعاً اگر حمایت‌ها باشد، می‌توانیم خیلی پیشرفت کنیم. دست‌مریزاد به تمام افرادی که با قوت دارند این کارها را انجام می‌دهند.
برگردیم به بحث محصولات تولیدی شما، چه مقدار از مواد اولیه آن‌ها وارداتی است؟
در مورد کاغذ متالایز، آلومینیوم را یک شرکت ایرانی در قم تولید می‌کند، سیستم متالایز را خودمان داریم و بقیه مواد اولیه و حلال‌هایش را شرکت‌های پتروشیمی خودمان تولید می‌کنند، فقط یک مقدار ادتیو نیاز داریم. یعنی نود در صد مواد این کار، در داخل تولید می‌شود. فیلم‌ها هم همین‌طور هستند. قرار بود صددرصد تولید ایران باشد اما شرکت «هانوا توتال» در کرمان که تولیدکننده چسب این فیلم‌ها در کشورمان بود، بعد از امضای تحریم‌ها توسط ترامپ از ایران رفت. به‌ هر حال این پروژه ۶۰ درصدش تولید ایرانی است.
نقش الماس برنامه‌ای برای صادرات دارد؟
بنا داریم در تولید نوارهای طلاکوب و کاغذ متالایز فعالیت کنیم تا جایی که بتوانیم به صادرات‌محور بودن این کالاها برسیم چراکه کشورهای هم‌جوار و ترکیه بازار خوبی برای این محصول هستند. صادرات محصول ما به‌صورت دوستانه انجام می‌شود. به‌عنوان‌ مثال صادرات فرم‌های عمومی ما به‌واسطه شرکت‌هایی که در غرب کشور هستند، انجام می‌شود. همین‌طور دوستانی که در عراق یا کردستان عراق هستند که به‌صورت آنلاین با حساب‌های دیگران از ما خرید می‌کنند و خودشان هم در منطقه به فروش می‌رسانند بنابراین برای ما درآمد ارزی ندارد. در کاسپین برنامه ما این است که ابتدا بازار داخل را تأمین کنیم و بعد برسیم به بازار خارجی و صادرات محصولات.
الماس پلاس به چه معناست و دلالت بر چه سمت‌گیری و اقدام دارد؟
در این مورد، پلاس (+) یعنی فراتر از کاری که مجموعه ما انجام می‌دهد. در حقیقت به کارهایی که سودآور نیستند و جنبه مسئولیت اجتماعی دارند. مثل آموزش مسائل فنی و تجاری که برای خانواده چاپ ضروری است. نقش الماس واحدی متخصص و کارآمد برای آموزش، سازمان‌دهی کرده است.
شما معمولاً در نمایشگاه، غرفه بزرگی دارید و برنامه‌های تبلیغاتی ویژه‌ای اجرا می‌کنید. آیا این هزینه‌ها، دستاورد قابل‌توجهی برای شما داشته است؟
ما یک بیلبورد یا یک پوستر خارج از صنف خودمان نداریم. اگر هم تبلیغاتی انجام داده‌ایم به‌صرف مشتریانمان بوده است و اگر در نمایشگاه هم تبلیغ می‌کنیم، صرفاً با انگیزه سودآوری نیست. اما وظیفه‌ خود می‌دانیم که برای مشتریان و همکارانمان که از سراسر کشور تشریف می‌آورند، بهترین پذیرایی را انجام ‌دهیم. به همین دلیل بزرگ‌ترین غرفه را می‌گیریم و اگر دقت کنید، معمولاً همه پر هستند، زیرا بیست میز هم داشته باشیم باز هم دوستان برای همفکری و هم‌اندیشی آنجا حضور دارند که برای ما بسیار ارزنده است.

ما، چهار برادر هستیم آقا مصطفی؛ برادر بزرگم پایه اصلی و سرمایه‌گذار عمده این مجموعه هستند که با اطمینان به بنده و در اختیار قراردادن سرمایه‌شان باعث ایجاد چنین مجموعه‌ای شدند. برادران کوچک‌ترم که به سن کسب‌وکار نرسیده بودند هم بعداً به توصیه ایشان وارد نقش الماس شدند. آقا هادی اکنون مجموعه کاسپین را هدایت می‌کند، آقا مهدی هم چاپخانه را مدیریت می‌کند البته به همراه چهار داماد خانواده که یکی‌ از آن‌ها خودش هم شرکت خوب الماس کهن را با سرمایه‌ای کاملاً مستقل تأسیس و برادرانش را هم وارد این بازار کرد.
برخلاف تصور اینکه می‌گویند شراکت فامیلی در کسب‌وکار باعث اختلاف می‌شود، اتفاقاً این روابط باعث نزدیکی بیشتر ما با یکدیگر شده است. در هر کاری اگر همدلی و گذشت وجود داشته باشد، مطمئناً آن کار موفق خواهد بود.

ارسال نظرات

پیامتان راوارد نمایدد
لطفا نامتان را اینجا وارد نمایید